سناریو درخواستی : استری کیدز
وقتی خواهر کوچیکترشونی (سیزده سالته) و میخوای موهای خدادای قرمز و بلندت (که تا زانوهاته) رو کوتاه کنی و رنگش کنی
چان : ا/ت مگه مغز خر خوردیییی که میخوای این مو ها رو کوتاه کنی؟؟
ا/ت : اقا تابستونه گرممه میخوام کوتاه کنم
چان : خب کوتاه کن دیگه رنگ کردنش مال چیه ؟؟
ا/ت : از رنگش خسته شدم خب
چان دستاش رو به نشونه تسلیم میبره بالا : باشه منطقی بود من تسلیمم
ا/ت : لینوو میخوامیه وقت ارایشگاه برام بگیرییی
لینو : برای چی اونوقت ؟؟
ا/ت : میخوام موهامو کوتاه کنم بعدم رنگش کنم
لینو : بله ؟ بله ؟! هنوز به سنی نرسیدی که بخوای موهاتو رنگ کنی دختر کوچولو (منطق مامانا به لینو هم سرایت کرده..)
ا/ت : کوتاه که میتونم بکنم ؟؟
لینو : اونم اگه بخوای پیش ارایشگر خودم باید بریی
ا/ت دستش رو مث قول دادن جلوی لینو میگیره : قبوله قول دادیا
لینو هم با دستاش بهش قول میده : قول
چانگبین : نه من اجازه همچین کاری بهت نمیدم ا/ت
ا/ت : برای چی اونوقت ؟؟
چانگبین : چون موهات منو یاد مامان میندازه
ا/ت : اوه نه چانگبینباز شروع نکن جون من
چانگبین : باشه ولی اجازه نمیدم
ا/ت داد میزنه : چانننننننننننننگبییییییییییییییینننننننننننننننننننننننننننننننننننن
چانگبین : یواش تررر هیونجین خوابه .....
هیونجین : یعنی نمیذارین ادم بخوابه باز چه خبر شدهههه ؟؟ ا/ت هر روزی که میای اینجا من همینجوری از خواب میپرم
ا/ت : هیونجین تروخدا بیا چانگبین رو رازی کن من برم موهامو کوتاه کنم
هیونجین : من خودم اجازه نمیدم بعد برم چانگبین رو رازی کنم ؟؟
ا/ت : تو دیگه چرا ؟؟
هیونجین : چون موهات رو خیلی دوستت دارممممم ....
هان : الان چی گفتی ؟؟
ا/ت : گفتم میخوام موهاموکوتاه کنم بعدم رنگش کنممم
هان : اوه خدای من من گوشام درست شنیدممم؟؟
ا/ت : چی میگی هان؟؟
هان : این قیچی کجاست خودم همین الان برات کوتاهش میکنمم
ا/ت : نه میخوام برم ارایشگاه
هان : نه خودم کوتاش میکنممم
ا/ت : (نویسندههه کمککککککککککککککککککک)
فلیکس : نع
ا/ت : بزار من حرفمو بزنم بعد بگو نع
فلیکس : میدونم چی میخوای بگی
ا/ت : چی میخوای بگی ؟؟ اگه راست میگی بگو
فلیکس : میدونم ولی نمیگم (نمیدونه...)
ا/ت : دروغ گو نمیدونی
فلیکس : چرا میدونمممم
ا/ت : بگو بگوو دیگههه
فلیکس : نوموخوام
ا/ت داد میزنه : فلیییکسسسسسسسسسسسسسسسسس
ا/ت : سونگمین
سونگمین : ها؟؟
ا/ت : میخوام موهام رو کوتاه کنم
سونگمین : جدی میگی؟؟
ا/ت : اره چطور؟؟
سونگمین : دمت گرم یه باری رو از رو دوش من برمیداری
ا/ت : احیانا چه باری؟؟
سونگمین : شونه کردن موهای جنابعالییییی
ا/ت : دیوونه ..
(توارایشگاه)
جونگین : اقا لطفا همون مدلی که گفتم کوتاهش کنینن رنگش هم بلوند باشه
ا/ت : جونگین مو های منه من باید نظر بدم
جونگین : نخیرمن برادر بزرگترتم من میگم چیکار کنی
ا/ت : اقا اصلا نمیخوام کوتاه کنم رنگ هم نمیخوام بکنم بریم (و از در ارایشگاه میره بیرون)
جونگین روبه ارایشگربا خنده : نقشم گرفت منصرف شد ممنونم اقا خسته نباشیدد
چان : ا/ت مگه مغز خر خوردیییی که میخوای این مو ها رو کوتاه کنی؟؟
ا/ت : اقا تابستونه گرممه میخوام کوتاه کنم
چان : خب کوتاه کن دیگه رنگ کردنش مال چیه ؟؟
ا/ت : از رنگش خسته شدم خب
چان دستاش رو به نشونه تسلیم میبره بالا : باشه منطقی بود من تسلیمم
ا/ت : لینوو میخوامیه وقت ارایشگاه برام بگیرییی
لینو : برای چی اونوقت ؟؟
ا/ت : میخوام موهامو کوتاه کنم بعدم رنگش کنم
لینو : بله ؟ بله ؟! هنوز به سنی نرسیدی که بخوای موهاتو رنگ کنی دختر کوچولو (منطق مامانا به لینو هم سرایت کرده..)
ا/ت : کوتاه که میتونم بکنم ؟؟
لینو : اونم اگه بخوای پیش ارایشگر خودم باید بریی
ا/ت دستش رو مث قول دادن جلوی لینو میگیره : قبوله قول دادیا
لینو هم با دستاش بهش قول میده : قول
چانگبین : نه من اجازه همچین کاری بهت نمیدم ا/ت
ا/ت : برای چی اونوقت ؟؟
چانگبین : چون موهات منو یاد مامان میندازه
ا/ت : اوه نه چانگبینباز شروع نکن جون من
چانگبین : باشه ولی اجازه نمیدم
ا/ت داد میزنه : چانننننننننننننگبییییییییییییییینننننننننننننننننننننننننننننننننننن
چانگبین : یواش تررر هیونجین خوابه .....
هیونجین : یعنی نمیذارین ادم بخوابه باز چه خبر شدهههه ؟؟ ا/ت هر روزی که میای اینجا من همینجوری از خواب میپرم
ا/ت : هیونجین تروخدا بیا چانگبین رو رازی کن من برم موهامو کوتاه کنم
هیونجین : من خودم اجازه نمیدم بعد برم چانگبین رو رازی کنم ؟؟
ا/ت : تو دیگه چرا ؟؟
هیونجین : چون موهات رو خیلی دوستت دارممممم ....
هان : الان چی گفتی ؟؟
ا/ت : گفتم میخوام موهاموکوتاه کنم بعدم رنگش کنممم
هان : اوه خدای من من گوشام درست شنیدممم؟؟
ا/ت : چی میگی هان؟؟
هان : این قیچی کجاست خودم همین الان برات کوتاهش میکنمم
ا/ت : نه میخوام برم ارایشگاه
هان : نه خودم کوتاش میکنممم
ا/ت : (نویسندههه کمککککککککککککککککککک)
فلیکس : نع
ا/ت : بزار من حرفمو بزنم بعد بگو نع
فلیکس : میدونم چی میخوای بگی
ا/ت : چی میخوای بگی ؟؟ اگه راست میگی بگو
فلیکس : میدونم ولی نمیگم (نمیدونه...)
ا/ت : دروغ گو نمیدونی
فلیکس : چرا میدونمممم
ا/ت : بگو بگوو دیگههه
فلیکس : نوموخوام
ا/ت داد میزنه : فلیییکسسسسسسسسسسسسسسسسس
ا/ت : سونگمین
سونگمین : ها؟؟
ا/ت : میخوام موهام رو کوتاه کنم
سونگمین : جدی میگی؟؟
ا/ت : اره چطور؟؟
سونگمین : دمت گرم یه باری رو از رو دوش من برمیداری
ا/ت : احیانا چه باری؟؟
سونگمین : شونه کردن موهای جنابعالییییی
ا/ت : دیوونه ..
(توارایشگاه)
جونگین : اقا لطفا همون مدلی که گفتم کوتاهش کنینن رنگش هم بلوند باشه
ا/ت : جونگین مو های منه من باید نظر بدم
جونگین : نخیرمن برادر بزرگترتم من میگم چیکار کنی
ا/ت : اقا اصلا نمیخوام کوتاه کنم رنگ هم نمیخوام بکنم بریم (و از در ارایشگاه میره بیرون)
جونگین روبه ارایشگربا خنده : نقشم گرفت منصرف شد ممنونم اقا خسته نباشیدد
۲.۶k
۰۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.