سناریو بانگو
اسم : ا/ت
رابطه : دوست پسرته
موضوع : اگه تیشتر کراپ با دامن کوتاه بپوشی 😂
کاراکتر ها : دازای ، چویا ، رانپو ، موری ، تانیزاکی ، آتسوشی ، آکوتاگاوا ، فوکوزاوا ، کیو ، اون یارو لیموییه 🤣
دازای : خوشگله ولی اگه یکم کوتاه تر باشه قشنگ تر هم میشه 😈 فرار کن الان از همه لحاظ به فاک میری 😂
چویا : * دستت رو میگیره میبره تو اتاق و در رو میبنده * اگه می خوای نظرمو بدونی بیا نزدیک تر 😈
رانپو : خوشگله ولی با اینکه نمی خوای بری بیرون نه ؟ تو : اگه بخوام ؟....😏 * همونجا روت خیمه میزنه و میگه * : البته اگه بزارم 😠
موری : * یه لبخند ملیح میزنه ، میکشونتت تو اتاق و در رو قفل میکنه و خلاصه به عبادت خداوند مشغول میشید 😁 *
تانیزاکی : سرخ میشه و میگه : ق قشنگه 😨😁😀 ولی بعدش چون نائومی حسودیش شد اونم رفت یه لباس مثل مال تو پوشید و با هم دیگه تانیزاکی بدبخت رو به گ.ا دادین انقدر سرخ شد 😂
آتسوشی : اینم مثل تانیزاکی ولی با این تفاوت که این دفعه کیوکا حسودی کرد و اونم یه لباس مثل مال تو پوشید 😂
آکوتاگاوا : راشامون ! وقتی گرفتت هم انقدر به بدنت زل زد گوجه شدی 😂
فوکوزاوا : خوشگل شدی پیشی کوچولو . ( همین ساده و مختصر 😐 )
کیو : با چشم های ستاره ای نگاه میکنه و بعدش میگه : منم می خوام 😳🤩 ( ببخشید من نمیدونم کیو دختره یا پسره ولی به نظرم دختره 😅 )
اون یارو لیموییه 🤣 : انتظار داری چیکار کنه ؟ از کجا معلوم اینم مسلمون باشه ؟
رابطه : دوست پسرته
موضوع : اگه تیشتر کراپ با دامن کوتاه بپوشی 😂
کاراکتر ها : دازای ، چویا ، رانپو ، موری ، تانیزاکی ، آتسوشی ، آکوتاگاوا ، فوکوزاوا ، کیو ، اون یارو لیموییه 🤣
دازای : خوشگله ولی اگه یکم کوتاه تر باشه قشنگ تر هم میشه 😈 فرار کن الان از همه لحاظ به فاک میری 😂
چویا : * دستت رو میگیره میبره تو اتاق و در رو میبنده * اگه می خوای نظرمو بدونی بیا نزدیک تر 😈
رانپو : خوشگله ولی با اینکه نمی خوای بری بیرون نه ؟ تو : اگه بخوام ؟....😏 * همونجا روت خیمه میزنه و میگه * : البته اگه بزارم 😠
موری : * یه لبخند ملیح میزنه ، میکشونتت تو اتاق و در رو قفل میکنه و خلاصه به عبادت خداوند مشغول میشید 😁 *
تانیزاکی : سرخ میشه و میگه : ق قشنگه 😨😁😀 ولی بعدش چون نائومی حسودیش شد اونم رفت یه لباس مثل مال تو پوشید و با هم دیگه تانیزاکی بدبخت رو به گ.ا دادین انقدر سرخ شد 😂
آتسوشی : اینم مثل تانیزاکی ولی با این تفاوت که این دفعه کیوکا حسودی کرد و اونم یه لباس مثل مال تو پوشید 😂
آکوتاگاوا : راشامون ! وقتی گرفتت هم انقدر به بدنت زل زد گوجه شدی 😂
فوکوزاوا : خوشگل شدی پیشی کوچولو . ( همین ساده و مختصر 😐 )
کیو : با چشم های ستاره ای نگاه میکنه و بعدش میگه : منم می خوام 😳🤩 ( ببخشید من نمیدونم کیو دختره یا پسره ولی به نظرم دختره 😅 )
اون یارو لیموییه 🤣 : انتظار داری چیکار کنه ؟ از کجا معلوم اینم مسلمون باشه ؟
۳.۱k
۰۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.