تو بیش از آن کـه معشوقـه ای دلربا در نامه هایم باشی، خودِ
تو بیش از آنکـه معشوقـهای دلربا در نامههایم باشی، خودِ من بودی.
تکهای از وجودم که همیشه عطر بابونـه میداد.
آفتـاب را پشت پلکهایـت و شب را میان گیسوانت داشتی.
نمیشود از یاد تو فارغ شد، زیـرا اَبدیترین احساسی بودی که یک روز در قلبم نشست و بعد تمام روزهایم را با آن گذراندم.
تکهای از وجودم که همیشه عطر بابونـه میداد.
آفتـاب را پشت پلکهایـت و شب را میان گیسوانت داشتی.
نمیشود از یاد تو فارغ شد، زیـرا اَبدیترین احساسی بودی که یک روز در قلبم نشست و بعد تمام روزهایم را با آن گذراندم.
۲.۴k
۲۹ آذر ۱۴۰۳