پارت ۹
(شوگا ویو):
سریع بغلش کردم یجی پشته سرم اومد و گفت ولش کن اما چنان عربده ای کشیدم که دست ازم برداشت حالا فقط فرشته کوچولوی طرد شدم مهم بود اورژانس اومده بود گذاشتنش تو برانکارد و بردنش بالا چند ثانیه با شوک به رفتنشون نگاه میکردم که بعد متوجه موقعیت شدم و سریع به سمته ماشین رفتم و با سرعت به بیمارستان میرفتم آقا بیماران اورژانسی تون کجاعن؟
*انتهای راهرو
سریع به سمتش رفتم در اتاق بسته بود به دیوار تکیه دادم و اجازه دادم اشک هام بریزن
هنوز خبری ازش نشده بود کم کم داشتم کلافه میشدم تو فکر بودم که دکتری از اتاقش اومد بیرون
*شما با خانمه کیم ا/ت هستید
_ب.بله
*پسرم کاره دیگه ای از دستمون بر نیومد نتونستیم بیمار رو نجات بدیم اما نوزاد ۷ ماهه بدنیا اومد
_ن.نوزاد؟ چ.یچیمی آقای د.کتر اشتباه نمی.کنید
+مگه خانم ا/ت رو نمیگید
_چرا(گریه میکنه)
ا.قای دکتری.. تر میتونم ببینمشون(گربه اروم)
*خیر بیمار به سرد خونه بیمارستان منتقل شدم فقط نوزاد رو میتونید ببینید تو بخشه نوزادان هست
سریع بغلش کردم یجی پشته سرم اومد و گفت ولش کن اما چنان عربده ای کشیدم که دست ازم برداشت حالا فقط فرشته کوچولوی طرد شدم مهم بود اورژانس اومده بود گذاشتنش تو برانکارد و بردنش بالا چند ثانیه با شوک به رفتنشون نگاه میکردم که بعد متوجه موقعیت شدم و سریع به سمته ماشین رفتم و با سرعت به بیمارستان میرفتم آقا بیماران اورژانسی تون کجاعن؟
*انتهای راهرو
سریع به سمتش رفتم در اتاق بسته بود به دیوار تکیه دادم و اجازه دادم اشک هام بریزن
هنوز خبری ازش نشده بود کم کم داشتم کلافه میشدم تو فکر بودم که دکتری از اتاقش اومد بیرون
*شما با خانمه کیم ا/ت هستید
_ب.بله
*پسرم کاره دیگه ای از دستمون بر نیومد نتونستیم بیمار رو نجات بدیم اما نوزاد ۷ ماهه بدنیا اومد
_ن.نوزاد؟ چ.یچیمی آقای د.کتر اشتباه نمی.کنید
+مگه خانم ا/ت رو نمیگید
_چرا(گریه میکنه)
ا.قای دکتری.. تر میتونم ببینمشون(گربه اروم)
*خیر بیمار به سرد خونه بیمارستان منتقل شدم فقط نوزاد رو میتونید ببینید تو بخشه نوزادان هست
۱۱.۴k
۰۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.