عشق تاریک پارت ۲۱

اونا نمی دونستن کنار پنجره اتاقم وایسادن
۱/ت : می خواستم برم بیرون صدای پرستار زدم که کمکم کرد روی ویلچر بشینم
داشتم میرفتم بیرون که صدای ته و کوک توجمو جلب کرد رفتم کنار پنجره همه حرفاشون شنیدم
۱/ت داد زدم: به تو چه کیم تهیونگ تو چکاره منی ها به تو هیچ ربطی نداره فهمیدی
ته : به من ربط داره خوبم داره من همه کاره توهم فهمیدی
کوک : بچه ها اینجا پیمارستانه آروم باشید

۱/ت : کوک بیا داخل اتاق کارت دارم
کوک : باشه
ته هم پشت سر کوک رفت
۱/ت : از کی تاحالا تو شدی کوک
ته : از همون اول
۱/ت : میگم کار خصوصی دارم
ته : مگه اون دختره که حرف خصوصی داری اونم مثل من مرده
۱/ت : ن دختر نیست اما از برادر برام عزیز تره......و تو هیچ وقت خودتو با کوک مقایسه نکن اون با همه شما پسرای عوضی فرق داره
ته : حالا شدم عوضی
کوک : بسه .....۱/ت برو رو تخت من الان میام
۱/ت : اینو باهات نیار کارم خصوصیه
ته : من خودم نمی آمدم
۱/ت : زبونمو در آوردم

کوک رفت داخل اتاق ***************
کوک : چیزی لازم داری
۱/ت : اره خب کوک میشه برام اممم چیز بگیری اممم
کوک : خب بگو چی بگیرم
۱/ت : خب ولش کن خودم میرم میخرم
کوک : هی بگو تازه تو با این حالت نمی تونی جای بری .....هی نکنه ازم خجالت میکشی
۱/ت : امممم خب میشه برام نوار بهداشتی بخری مال بچه که سقد شد خون ریزی دارم
(خجالت کشیدم روی گونه هام سرخ شدن کوکم همینطور )
کوک : اوهوم الان برات میخرم
۱/ت ؛ ممنون
کوک : چیز دیگه لازم داشتی بهم زنگ بزن
۱/ت : باشه ......مراقب خودت باش
کوک : خدافز
۱/ت : بای
کوک رفت بیرون ته روی صندلی روبروی اتاق نشسته بود کوک که امد بیرون بلند شد رفت سمتش
ته : چیزی لازم داره من میرم میخرم
کوک : نمی خواد باید خودم برم
ته : تو خسته شدی بگو چی می خواد من میخرم
کوک : نمیشه باید خودم برم
ته : بگو دیگه چرا اینطوری میکنی
کوک اعصبانی شد دم گوشش گفت
کوک : نوار بهداشتی می خواد فهمیدی
ته خجالت کشید
ته : من میرم بخرم
کوک : ن خودم میرم
ته : من رفتم
کوک : چرا اینقدر لجبازه

ته خرید و برگشت
ته : بیا خریدم
کوک : ممنون
ته : خواهش
کوک : تو برو بهش بده لازم داره من باید برم دستشویی
ته : اما....
کوک رفت
ته خجالت می کشیدم برم بگم برات نوار بهداشتی خریدم ای پسره احمق
ته : تق .تق
۱/ت : بیا تو
ته : سلام خوبی
۱/ت : پوفف سلام اره خوبم کاری داشتی
ته : بیا چیزی که لازم داشتی برات خریدم
پلاستیک گذاشت روی میز کنار ۱/ت
۱/ت همنطور که سرخ شده بود به به پتو نگاه میکرد
ته : نمی خواد خجالت بکشی
۱/ت : ..................سکوت
ته : چیزی لازم داشتی بدون خجالتی با رودرواستی بهم بگو من بیرونم
ته دستگیره درو کشید پایین که
۱/ت : ممنون
ته دور خورد
ته :کاری نکردم
رفت بیرون


پایان
امیدوارم دوس داشته باشید نظرتون کامنت کنید