پارت 1
نقش اصلی
ات
و
نام جون
این فیک غمگینه اگه دوص ندارید نخونید 👍
( مثل همیشه ات + نامی _)
ات ویو :
+نامجونا.... بدو دیگه دیر میشه ها
_باشه باشه
.
.
پرش زمانی ب بعد اماده شدم نامی
حسابی خوشگل شده بود نتونستم تحمل کنم و بغلش کردم
+ این عطر رو جدید گرفتی ؟؟؟ هوم
_چی!..... نه... نه بابا... بود.. ینی داشتمش
+ عاها
_ بریم دیگه( حول )
رفتیم ب سمت مهمونی
رسیدیم پیاده شدم و وارد شدیم
واییی نامی بین اون همه ادم می درخشید
ی گیلاس شراب از روی میز ورداشتم
قلپ اول رو خودم ک
&اوه.... سلام ات چخبر
+ هوممممم هیچی
همینطور مشغول صحبت بودیم ک کلا تایم از دستم در رفت
پیک شراب توی دستم بود
خاستم برم پیش نامی ولی هرچی چش چش کردم
نه نبودش.... کجا گذاشته رفته
ی اتاق نظرم رو جلب کرد خاستم درش رو باز کنم ک
@ هوم.... لیدی چیزی شده؟
+ ها نه.... میگم شما نامجون رو ندید؟
اون دوست صمیمیش بود هر کاری بکرد اون خبر داشت
@ .چیزه...... فک کنم بیرون باشه
گشتم ولی نبود
.
.
چند دقه گذشته بود ک نامی اومد ولی.....
ات
و
نام جون
این فیک غمگینه اگه دوص ندارید نخونید 👍
( مثل همیشه ات + نامی _)
ات ویو :
+نامجونا.... بدو دیگه دیر میشه ها
_باشه باشه
.
.
پرش زمانی ب بعد اماده شدم نامی
حسابی خوشگل شده بود نتونستم تحمل کنم و بغلش کردم
+ این عطر رو جدید گرفتی ؟؟؟ هوم
_چی!..... نه... نه بابا... بود.. ینی داشتمش
+ عاها
_ بریم دیگه( حول )
رفتیم ب سمت مهمونی
رسیدیم پیاده شدم و وارد شدیم
واییی نامی بین اون همه ادم می درخشید
ی گیلاس شراب از روی میز ورداشتم
قلپ اول رو خودم ک
&اوه.... سلام ات چخبر
+ هوممممم هیچی
همینطور مشغول صحبت بودیم ک کلا تایم از دستم در رفت
پیک شراب توی دستم بود
خاستم برم پیش نامی ولی هرچی چش چش کردم
نه نبودش.... کجا گذاشته رفته
ی اتاق نظرم رو جلب کرد خاستم درش رو باز کنم ک
@ هوم.... لیدی چیزی شده؟
+ ها نه.... میگم شما نامجون رو ندید؟
اون دوست صمیمیش بود هر کاری بکرد اون خبر داشت
@ .چیزه...... فک کنم بیرون باشه
گشتم ولی نبود
.
.
چند دقه گذشته بود ک نامی اومد ولی.....
۳۳.۶k
۰۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.