Brown sugar : شکر قهوه ای

Brown sugar : شکر قهوه ای
Part۱۲۱

الکس: میخوام به یک مرد عربستانی بفرومش
میکائل:شیرین؟ رو میدونی اون چجوری بدنش فکر نکنم مرد عربستانی بخوادش
الکس: میخواد فیلم شیرین دیده
میکائل: چی گوه خوردی تو الان؟
الکس: دیگه ایناش به تو ربطی نداره
میکائل: تو غلط کردی فیلم شیرین رو به کسی نشون دادی اصلا غلط کردی اون فیلمو داری(باداد)
الکس: اون مال تو نیست که روش غیرتی میشی اون مال همه
میکائل:اون مال منه الان تو خوابت بیبینی که من شیرین برای تو بیارم
الکس: پس جزیره خونه کلیکسون ماشین نمخوای؟
میکائل: من اینارو بدون شیرین نمخوام
الکس: پس خودمون میگیرمش

با الکس چشم تو چشم شدم و انگشت اشارمو زدم رو سینش همنجور که حرف میزدم

میکائل:اگر اگر یک تار مو از شیرین من کم بشه یک جوری گوش کن یک جوری از این دنیا نابودت میکنم که همه یادشون بره الکس بوده فهمیدی؟
الکس: دختره رو بده ول کن میکائل اون دختری نیست که بخواد ترو به ارزوهات برسه
میکائل:به تو ربطی نداره

اینو گفتم و از اونجا زدم بیرون
من اول میخواستم شیرین بدم ولی خب من دوسش داشتم نمتونستم اینکارو کنم اونو من یتیم کردم من تو بچگی بهش تجاوز کردم من بودم که اونو عاشقم خودم کردم و ولش کردم‌پس الان باید جبران میکردم

(شیرین)

امروز با میکائل قرار داشتم رفته بودم حمام روتین پوستمو انجام داده بودم یک مانتو کوتاه و با شلوار جین(نمدونم ۲۰۱۷ شلوار جین بوده یانه) و نمخواستم ملیحه چیزی بدونه که میخوام با میکائل برم نهار اخه اون نمزاره من با میکائل جای برم

ملیحه: کجا به سلامتی؟
شیرین: میخوام با یکی از دوستای قدیمیم برم نهار بخورم
ملیحه:اها دوست صمیمت ماشینش شبیه ماشین میکائل چی جالب
شیرین: میکائل خدا بگم چیکارت نکنه( زیر لب)
ملیحه: شیرین الان دارم بهت میگم اگه بخوای باز دل ببندی به این پسره به جان خودت یک جوری ترو کنار میزارم که اگه جای اسمتو شنیدم بگم نمشناسم