احساس عاشقی🍷💋
#احساس_عاشقی🍷💋
#Part۱۵
اونور:در کابینت رو باز کردم که دیدم تو کابینت لباس بچه و پاپوش هست
یازگیییییییی(با داد)
یازگی:هاااااا چته؟
اونور:اینا چیه؟
یازگی:چی چیه؟
رفتم تو اشپز خونه
هاااا اینا چیز دیگه...مال بچته
اونور:بچم؟(با تعجب)
یازگی:اره
من حاملم
اونور:چیییییی(با تجب زیاد😳😂)
یازگی:چتههههه
همچین میگه چی انگاری که من با گرده افشانی حامله شدم
خوبه کار خودته
اونور:جون من بگو راس میگی؟
یازگی:راست میگم عشقم داری بابا میشی
اونور:اولش نمیدونستم باید چیکار کنم
یازگی یعنی داریم مامان بابا میشیم
قراره یه دختر کوچولو اینجا ها بچرخه؟
یازگی:یکی که نه فک کنم دوقلون
بعدشم از کجا فهمیدی دخترن؟
اونور:چون خوشگل تر شدی
بغلش کردم و چرخوندمش
خیلی دوست دارم
یازگی:من بیشتر
ل.بامو گذاشتم رو ل.باش
چند ماه بعد
یازگی
خاله سیمگه بخاطر اینکه حواسش بهم باشه اومده بود خونمون و بهم کمک میکرد
یازگی:اونوررررررر
اونور:ها؟😴
یازگی:اونورررررر
اونور:هااا؟😴
یازگی:بلند شو برو برام اب انار بخر هوس کردم
اونور:باش😴
یازگی:همین الان
اونور:خا😴
یازگی:باشه
زیر لب گفتم:الان خب و بهت نشون میدم
رفتم یه سطل یخ اوردم ریفتم رو سرش
اونور:یا خدااااااا
مردم
اخه این چه کاریه تو میکنی
توبه توبه
یازگی:خبرتو برام بیارم پاشو
اونور:باشم چیکار
برم برای تو اب انار بخرم سر صب؟
یازگی:به من چه بچت خواست
اونور:باشه الان میرم میخرم
رفتم خریدم و اومدم خونه
یازگی:گرفتی؟
اونور:بله بله
بگیر
یازگی:تنکیو
داشتم میخوردم که یهو دردم گرفتم
اب انار پرید تو گلوم
اونور(با سرفه)
اونور:جونم خوبی؟
یازگی:اونور درد دارم
ادامه دارد...🍷💋
#آسدور #آسیه #دوروک #سوسعم #عمر #سوسن #آیبر #برک #آیبیکه #یاستول #تولگا #یاسمین #سارپ #جانسو #ملیس_مینکاری #رجب_اوستا #ییعت_کوچاک #لیزگه_جومرت #سوبورجو_یازگی_جوشکون #اونور_سعید_یاران #خواهران_برادران #داستان_یک_شب #بوراک_دنیز#قصه_یک_شب #دریا_پینار_آک
#جانفزا #ماهیر #ماهجان
#Part۱۵
اونور:در کابینت رو باز کردم که دیدم تو کابینت لباس بچه و پاپوش هست
یازگیییییییی(با داد)
یازگی:هاااااا چته؟
اونور:اینا چیه؟
یازگی:چی چیه؟
رفتم تو اشپز خونه
هاااا اینا چیز دیگه...مال بچته
اونور:بچم؟(با تعجب)
یازگی:اره
من حاملم
اونور:چیییییی(با تجب زیاد😳😂)
یازگی:چتههههه
همچین میگه چی انگاری که من با گرده افشانی حامله شدم
خوبه کار خودته
اونور:جون من بگو راس میگی؟
یازگی:راست میگم عشقم داری بابا میشی
اونور:اولش نمیدونستم باید چیکار کنم
یازگی یعنی داریم مامان بابا میشیم
قراره یه دختر کوچولو اینجا ها بچرخه؟
یازگی:یکی که نه فک کنم دوقلون
بعدشم از کجا فهمیدی دخترن؟
اونور:چون خوشگل تر شدی
بغلش کردم و چرخوندمش
خیلی دوست دارم
یازگی:من بیشتر
ل.بامو گذاشتم رو ل.باش
چند ماه بعد
یازگی
خاله سیمگه بخاطر اینکه حواسش بهم باشه اومده بود خونمون و بهم کمک میکرد
یازگی:اونوررررررر
اونور:ها؟😴
یازگی:اونورررررر
اونور:هااا؟😴
یازگی:بلند شو برو برام اب انار بخر هوس کردم
اونور:باش😴
یازگی:همین الان
اونور:خا😴
یازگی:باشه
زیر لب گفتم:الان خب و بهت نشون میدم
رفتم یه سطل یخ اوردم ریفتم رو سرش
اونور:یا خدااااااا
مردم
اخه این چه کاریه تو میکنی
توبه توبه
یازگی:خبرتو برام بیارم پاشو
اونور:باشم چیکار
برم برای تو اب انار بخرم سر صب؟
یازگی:به من چه بچت خواست
اونور:باشه الان میرم میخرم
رفتم خریدم و اومدم خونه
یازگی:گرفتی؟
اونور:بله بله
بگیر
یازگی:تنکیو
داشتم میخوردم که یهو دردم گرفتم
اب انار پرید تو گلوم
اونور(با سرفه)
اونور:جونم خوبی؟
یازگی:اونور درد دارم
ادامه دارد...🍷💋
#آسدور #آسیه #دوروک #سوسعم #عمر #سوسن #آیبر #برک #آیبیکه #یاستول #تولگا #یاسمین #سارپ #جانسو #ملیس_مینکاری #رجب_اوستا #ییعت_کوچاک #لیزگه_جومرت #سوبورجو_یازگی_جوشکون #اونور_سعید_یاران #خواهران_برادران #داستان_یک_شب #بوراک_دنیز#قصه_یک_شب #دریا_پینار_آک
#جانفزا #ماهیر #ماهجان
۸.۴k
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.