"شوهر من مافیاست" p6
چند پارتی کوک : "شوهر من مافیاست"
پارت شیش:
* میرین یه جا میشینن*
* یه ساعت بعد *
+: کوک ...
-: هوممم؟ * نسبتا م.ست*
+: میشه بسه؟
-: چی بسه؟
+: کوووک* میزنه به بازوش* تمومش کن داری م.ست میشی
-: آیییشششش بیخیااالل یه شبه فقط*بی حال و م.ست*
+: من به خاطر....
* اینجا یه نفر میاد و به اریکا درخواست رقص میده ، علامت یارو: ٪ *
٪: خانم زیبا به من افتخار رقص میدید؟؟* دستشو به سمت اریکا دراز میکنه*
* کوک به خودش میاد ، با اخم عمیقی به طرف خیره میشه، دستشو پس میزنه*
-: نخیرر..افتخار نمیدن
٪: تو زبونشی؟؟* به تمسخر *
-: آره .. زبونی که مزشو من حس کرده باشم صاحبش منم * اخم غلیظ *
+: کووک * یواش طوری که کوک بفهمه ، میزنه با بازوش*
+: نه ممنون نمیرقصم * رو به طرف*
* طرف میره*
+: کوک این چرت و پرتا چیه گفتی؟
-: حقیقت
+: کوووک مثل اینکه باورت شده منو تو پارتنریم آره ؟
-: اگه بهش میگفتم دوستتم ولت میکرد؟؟* با اخم نگاش میکنه*
+: خب.....نه
* خلاصه یکم میگذره که آقای جئون تصمیم میگیره خودش با اریکا برقصه*
-: پاشو بریم برقصیم
+: هننن؟
-: پاشو دیگه
+: کوک ولم کن* خسته*
-: بلند شووو* دستشو میگیره و بلندش میکنه*
+: کوک تو مستی
-: مهم نیست
+: ولی کوک تو...* کوک میپره وسط حرفش*
-: گفتم مهم نیست ، قرار نیست که این وسط بک.نمت!!
+: یاااا
-: بیا بریممم* با خنده میبرتش وسط پارتی و شروع میکنن به رقصیدن
* کوک اولش خیلی نرمال بود ولی از یه جایی به بعد آروم آروم دستشو رو کمر اریکا میکشید که انگار دلش یه بغل خوب میخواست*
+: کوک تو چت شده چیکار داری میکنی؟
-: اوممم حالم خوب نیست
* اریکا بر اساس حس شیشمش تصمیم میگیره که کوک رو بغل کنه ، و کوک اریکا رو به قفسه ی سینش میچسبونه و محکم بغلش میکنه *
کوتاه بود ولی قول میدم فردا بیشتر بنویسم
لایک و کامنت یادتون نره:))
اگه این چند پارتی حمایت نشه دیگه ادامش نمیدم.♡
پارت شیش:
* میرین یه جا میشینن*
* یه ساعت بعد *
+: کوک ...
-: هوممم؟ * نسبتا م.ست*
+: میشه بسه؟
-: چی بسه؟
+: کوووک* میزنه به بازوش* تمومش کن داری م.ست میشی
-: آیییشششش بیخیااالل یه شبه فقط*بی حال و م.ست*
+: من به خاطر....
* اینجا یه نفر میاد و به اریکا درخواست رقص میده ، علامت یارو: ٪ *
٪: خانم زیبا به من افتخار رقص میدید؟؟* دستشو به سمت اریکا دراز میکنه*
* کوک به خودش میاد ، با اخم عمیقی به طرف خیره میشه، دستشو پس میزنه*
-: نخیرر..افتخار نمیدن
٪: تو زبونشی؟؟* به تمسخر *
-: آره .. زبونی که مزشو من حس کرده باشم صاحبش منم * اخم غلیظ *
+: کووک * یواش طوری که کوک بفهمه ، میزنه با بازوش*
+: نه ممنون نمیرقصم * رو به طرف*
* طرف میره*
+: کوک این چرت و پرتا چیه گفتی؟
-: حقیقت
+: کوووک مثل اینکه باورت شده منو تو پارتنریم آره ؟
-: اگه بهش میگفتم دوستتم ولت میکرد؟؟* با اخم نگاش میکنه*
+: خب.....نه
* خلاصه یکم میگذره که آقای جئون تصمیم میگیره خودش با اریکا برقصه*
-: پاشو بریم برقصیم
+: هننن؟
-: پاشو دیگه
+: کوک ولم کن* خسته*
-: بلند شووو* دستشو میگیره و بلندش میکنه*
+: کوک تو مستی
-: مهم نیست
+: ولی کوک تو...* کوک میپره وسط حرفش*
-: گفتم مهم نیست ، قرار نیست که این وسط بک.نمت!!
+: یاااا
-: بیا بریممم* با خنده میبرتش وسط پارتی و شروع میکنن به رقصیدن
* کوک اولش خیلی نرمال بود ولی از یه جایی به بعد آروم آروم دستشو رو کمر اریکا میکشید که انگار دلش یه بغل خوب میخواست*
+: کوک تو چت شده چیکار داری میکنی؟
-: اوممم حالم خوب نیست
* اریکا بر اساس حس شیشمش تصمیم میگیره که کوک رو بغل کنه ، و کوک اریکا رو به قفسه ی سینش میچسبونه و محکم بغلش میکنه *
کوتاه بود ولی قول میدم فردا بیشتر بنویسم
لایک و کامنت یادتون نره:))
اگه این چند پارتی حمایت نشه دیگه ادامش نمیدم.♡
۷.۹k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.