فیک کوک ( جدایی ناپذیر) پارت ۴۳
از زبان نویسنده
تا اینکه یه روز بخاطره کارای مخفیانه جین شرکت جونگ کوک تو دردسر افتاد
جونگ کوک مدارک سِری شرکت رو به ا/ت داد چون خیلی بهش اعتماد داشت اما جین اون مدارک دزدید بدون اینکه کسی با خبر بشه
از زبان ا/ت
پس این مدارک کجاست چرا نمیتونم پیداشون کنم حالا به جونگ کوک چی بگم
گوشیم زنگ خورد جونگ کوک بود جواب دادم
گفت : سلام عشقم
گفتم : سلام..جونگ کوک ، اظطراب از صدام معلوم بود
گفت: چیزی شده ؟ گفتم : نه نه چیزی نشده
گفت : امشب میام دنبالت واسه شام بریم بیرون
گفتم : باشه منتظرتم
قطع کردم حالا چی بهش بگم اون مدارک خیلی مهم بودن اگر دسته کسی بیوفتن شرکت ورشکست میشه یا بهتره بگم نابود میشه
شب بود آماده شدم منتظر بودم که صدای بوق ماشین اومد رفتم پایین مامانم گفت : کجا
تا اینکه یه روز بخاطره کارای مخفیانه جین شرکت جونگ کوک تو دردسر افتاد
جونگ کوک مدارک سِری شرکت رو به ا/ت داد چون خیلی بهش اعتماد داشت اما جین اون مدارک دزدید بدون اینکه کسی با خبر بشه
از زبان ا/ت
پس این مدارک کجاست چرا نمیتونم پیداشون کنم حالا به جونگ کوک چی بگم
گوشیم زنگ خورد جونگ کوک بود جواب دادم
گفت : سلام عشقم
گفتم : سلام..جونگ کوک ، اظطراب از صدام معلوم بود
گفت: چیزی شده ؟ گفتم : نه نه چیزی نشده
گفت : امشب میام دنبالت واسه شام بریم بیرون
گفتم : باشه منتظرتم
قطع کردم حالا چی بهش بگم اون مدارک خیلی مهم بودن اگر دسته کسی بیوفتن شرکت ورشکست میشه یا بهتره بگم نابود میشه
شب بود آماده شدم منتظر بودم که صدای بوق ماشین اومد رفتم پایین مامانم گفت : کجا
۱۱۳.۶k
۲۱ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.