از طمع تو چشیدن پارت 3

+خب راستش میخواستم یه چیزی بهت بگم
_بگو
+من دوست دارم
_قلط کردی
اومدم برم که دستم گرفت و چسبوندم به دیوار که سرکله ی جیمین پیدا شد
×یونجون دختره رو ول کن بره
_هوی من اسم دارم
+به تو چه
×گیرمور گروه ما هم هس
+باشه به جهنم
×ولش نمیکنی
+نه<
_یونجون قلط کردی ولم نمیکنی
اومدو دستمو گرفت جوری کشیدم که خوردم بهش <
_ ممنونم
+خواهش میکنم برو توی اتاق بچه ها باهات کار دارن
رفتم تو
تهیونگ +میگمو ا/ت بایست کیه توی بلک پینک
_خب بایس ندارم همشونو دوست دارم اما رزی
همشون دهنشون یک متر باز مونده بود
«جونگ کوک+خب ما با اجازه ما میریم کنار شما هم آروم جیمینو جر بدین
_ههههه (خنده ی شیطانی )فک کردین با شما ها کاری ندارم شما ها رو هم تیکه تیکه میکنم
جین*چطور دلت میاد منو تیکه تیکه کنی
توی ذهن کوک و ته و جین»
ته +آها