(عشق در مدرسه) پارت ۱۲
از زبان ات
تو اتاقم نشسته بودم و گریه میکردم و حالم اصلا خوب نبود دلم برای مامان بابام تنگ شده بود دلم میخواست برم پیششون دلم خیلی برای دوستام تنگ شده بود برای دانشگاه یادش به خیر هیییی اشکامو پاک کردم و رفتم بیرون اون عوضی(تهیونگو میگه) اومده بود رفتم پیشش معلوم بود که گریه کردم
+چرا گریه کردی
_ه...هیچی ارباب
+خب چیه الان
_ارباب میشه مامان بابامو ببینم
+نه
_لطفاااااا خواهش میکنم ارباب (بغض)
+خیلی خب باشه آبغوره نگیر شب با هم میریم
_وایی ارباب ممنون خیلی لطف میکنید(ذوق)
+خیلی خب باشه (خنده)
فقط یادت باشه جلوشون بهم نگی ارباب اونجا من عاشقتم تو هم همینطور و منو ددی صدا می‌کنی نه ارباب
_چشم
+خب برو دیگه هنوز که وایسادی
از زبان ات
زیادی خر ذوق شده بودم نمیتونستم چیکار کنم واقعا دلم برای مامان بابام تنگ شده بود اصلا نفهمیدم چه گوهی خوردم لپ ارباب رو بوسیدم واییییی گند زدم ای خدا حالا کی جمعش کنه
+این چی بود الان
_خب چیزه ارباب من ....من (خجالت و لکنت)
+خیلی خب این دفعه رو نادیده میگیرم ولی بار آخرته این کارو می‌کنی من آدم کمی نیستم که هر هرزه ای دلش خواست بغلم کنه یا بوسم کنه گفتم فقط جلوی مامان بابات من عاشقتم اونم الکی فهمیدی
_ف..فهمیدم من رفتم ارباب اگه باهام کاری ندارین
+نه برو
تو اتاقم نشسته بودم و گریه میکردم و حالم اصلا خوب نبود دلم برای مامان بابام تنگ شده بود دلم میخواست برم پیششون دلم خیلی برای دوستام تنگ شده بود برای دانشگاه یادش به خیر هیییی اشکامو پاک کردم و رفتم بیرون اون عوضی(تهیونگو میگه) اومده بود رفتم پیشش معلوم بود که گریه کردم
+چرا گریه کردی
_ه...هیچی ارباب
+خب چیه الان
_ارباب میشه مامان بابامو ببینم
+نه
_لطفاااااا خواهش میکنم ارباب (بغض)
+خیلی خب باشه آبغوره نگیر شب با هم میریم
_وایی ارباب ممنون خیلی لطف میکنید(ذوق)
+خیلی خب باشه (خنده)
فقط یادت باشه جلوشون بهم نگی ارباب اونجا من عاشقتم تو هم همینطور و منو ددی صدا می‌کنی نه ارباب
_چشم
+خب برو دیگه هنوز که وایسادی
از زبان ات
زیادی خر ذوق شده بودم نمیتونستم چیکار کنم واقعا دلم برای مامان بابام تنگ شده بود اصلا نفهمیدم چه گوهی خوردم لپ ارباب رو بوسیدم واییییی گند زدم ای خدا حالا کی جمعش کنه
+این چی بود الان
_خب چیزه ارباب من ....من (خجالت و لکنت)
+خیلی خب این دفعه رو نادیده میگیرم ولی بار آخرته این کارو می‌کنی من آدم کمی نیستم که هر هرزه ای دلش خواست بغلم کنه یا بوسم کنه گفتم فقط جلوی مامان بابات من عاشقتم اونم الکی فهمیدی
_ف..فهمیدم من رفتم ارباب اگه باهام کاری ندارین
+نه برو
۴۰.۶k
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.