پارت 18

سناریو: جادوی شکوه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رفتیم نشستیم
بعد چند دقیقه یه پسر با موها و چشمای آبی امد خعلیم جاذاب بود*
لوئیس«پسره»: سلام من لوئیس هستم افتخار اشنایی با شماهارو دارم؟
چویا: ناکاهارا چویا هستم خوشبختم
دازای: دازای اوسامو
تاچیهارا: نه«این همیشه ضد حاله»
یومه: تانیزاکی یومه هستم خوشبختم^^
لوئیس: لبخند* میدونستی تو تنها دختر داخل قمار خونه هستی بقیه برده برای قمارن
یومه: عو
لوئیس: خب به هرحال مرحله اول قمارتون با منه کی با من قمار میکنه
فقط بگم شکست دادن من کار سختیه امکان نداره ببرین حالا شاید به خانوما اسون بگیرم اونم شاید ولی مردا ابدا
چویا: خنده* من باهات قمار میکنم
لبخند شیطانی*
4دقیقه بعد*
چویا: بردم^^
لوئیس: چ.. چطوری!
یومه: خسته نباشی چویا
مرحله اول به خیر گذشت
دازای: یومه مشکلی نداری
یومه: باچی
دازای: تو تنها دختر اینجایی
یومه: فعلا نه
دازای: یعنی چی فعلا نه
یومه: حوصله توضیح دادن ندارم-_-
یاکو: خب مرحله دوم شما بامنه کی با من قمار میکنه
تاچیهارا: من سرچی؟
یاکو: جنسیت چطوره؟
تاچیهارا: حله
یومه: فقط گند نزنی
تاچیهارا: یومه چان منو دست کم گرفتی
یومه: ارع
تاچیهارا: مرسی-_-
یاکو: خب شروع میکنیم
10دقیقه بعد*
تاچیهارا: من بردمممم یاح یاح یومه دیدی
یومه: ارع
یاکو: تچ
تاچیهارا: خب برو با دختر شدن حال کن😂
جک: مرحله سوم بامنه
کی میاد
دازای: سرچی
جک: هرچی تو بگی
دازای: خودکشی هرکی ببازه خودکشی انجام میده
جک: حله
15دقیقه بعد
دازای: انداختن
طناب جلو جک*خب پاشو برو خودکشی
جک: تچ خودشو دار میزنه و میمره*
یومه: بلاخره کار خودتو کردی
دازای: ارع^^
فیلیکس: خب مثل اینکه تنها کسی که قمار نکرده این خانم کوچوله
یومه: سرچی
فلیکس: خب اگه من بردم تو مال من میشی اگه تو بردی من مال تو
یومه: اوکی
فیلیکس: منتظر برده جدیدمم
یومه: جوجه رو اخر پاییز میشمارن...
ادامه دارد