فرشته نجات (پارت شیش)
فرشته نجات (پارت شیش)
_مشکل همین نمیدونیم بعد از این بهش عتماد کردم بهم خیانت میکن یا من
~خب پس چطور امتحانش کنی!؟
-چطوری!؟
~باهاش یه جا قرار بذار با یکی از دوست که تو لاس زدن خوب برو پیشش چند دقیقه از پیشش شون برو به دوست بسپار بهش لاس بزن اگه شمارش گرفت یعنی هیچ وقت نباید بهش اعتماد کنی اما اگه نداد یه بار دیگه بهش اعتماد کن !
-باش !ممنونم !
~فقط به عنوان کسی که خیلی خیانت دید و توش استاد شد یه کمک کوچیک کردم (خند)
«ویو فردا صبح شوگا»
(شوگا با یکی دوستاش که با دخترای زیادی بود بلد بود چطور حرف بزن رفت محل قراری که با سونا گذاشت بود با یونا توی یه رستوران قرار گذاشت بود )
-سلام یونا !
=اوو سلام شوگا !ایشون کیه هستن؟
-ایشون دوست من هستن جونگ هی !
=از آشنای باهاتون خوش بختم !
=همچنین (لبخند)
«یه ساعت بعد ..»
-من دو دقیقه برم زود بر میگردم(شوگا میره)
=امم چیزی میخواستم یه سوال بپرسم که شاید برای اولین دیدار زیاد روی باش !شما دوست پسر دارین!؟
=نه ندارم (لبخند )
=خب من میتونم شماره اتون داشت باشم !؟
=به عنوان کیه!؟
=دوست یا دوست پسر ایندتون(خند)
=باش مشکلی نیست (خند)
-ببخشید خیلی دیر کردم !؟
=نه ما داشتیم حرف میزدیم !
-خب جونگ هی دیگه باید بریم دیر وقت میخوای برسونیمت یونا !؟
=نه خودم ماشین دارم
-باش (میرن بیرون رستوران )
-خب چیشد !؟
=خیلی راحت شماره اش داد
-بهش گفتی به عنوان دوست پسرش میخوای شماره اش !؟
=اره اونم انگار خوشش اومد شماره اش داد
-میدونستم این هیچ وقت عوض نمیشه فقط یه بار دیگه به یه روش بدتر قلبم میشکونه !
=خب داداش من رفتم از اون دختر ا/ت همه باید تشکر کنی وگرنه الان دوباره گول یونا رو میخوردی !
-حق با تو !
«ویو ا/ت»
(همش کنجکاو بودم ببینم شوگا چیکار کرد همیشه تو خونه راه میرفتم نمیدونم چرا اما نمیخواستم شوگا دوباره آسیب ببین با صدای زنگ گوشم که روی میز بود باعث شد میز به لرز رفتم سمت میزه گوشی از روش برداشتم شماره ای شوگا بود )
-الو ا/ت !
~سلام قربان !چیزی شد !؟
-میخواستم ازت تشکر کنم حق با تو بود اون هیچ وقت عوض نمیشه بخاطر تو یه بار دیگه ازش ضربه نمیبینم ممنون !
~خواهش میکنم من فقط راهنماییتون کردم !
-راهنمایی خوبی بود (خند)
~(خند)
-ا/ت میخوام این کارت جبران کنم چطور فردا بعد کار باهم شام بخوریم !؟
~خب…قبول !
-خوب پس بعد کار صبر کن با هم بریم
~باش خداحافظ
-خداحافظ (تلفن قط میکن )
«ویو شوگا »
(چطوری با اینک فهمیدم یونا کسی که آنقدر دوستش داشتم دیگه هیچ وقت نمیتونم بهش عتماد کنم اما ناراحت نیستم و عجیب تر از همه اینا این که من کنار ا/ت استرس میگیریم به تت پث میوفتم )
_مشکل همین نمیدونیم بعد از این بهش عتماد کردم بهم خیانت میکن یا من
~خب پس چطور امتحانش کنی!؟
-چطوری!؟
~باهاش یه جا قرار بذار با یکی از دوست که تو لاس زدن خوب برو پیشش چند دقیقه از پیشش شون برو به دوست بسپار بهش لاس بزن اگه شمارش گرفت یعنی هیچ وقت نباید بهش اعتماد کنی اما اگه نداد یه بار دیگه بهش اعتماد کن !
-باش !ممنونم !
~فقط به عنوان کسی که خیلی خیانت دید و توش استاد شد یه کمک کوچیک کردم (خند)
«ویو فردا صبح شوگا»
(شوگا با یکی دوستاش که با دخترای زیادی بود بلد بود چطور حرف بزن رفت محل قراری که با سونا گذاشت بود با یونا توی یه رستوران قرار گذاشت بود )
-سلام یونا !
=اوو سلام شوگا !ایشون کیه هستن؟
-ایشون دوست من هستن جونگ هی !
=از آشنای باهاتون خوش بختم !
=همچنین (لبخند)
«یه ساعت بعد ..»
-من دو دقیقه برم زود بر میگردم(شوگا میره)
=امم چیزی میخواستم یه سوال بپرسم که شاید برای اولین دیدار زیاد روی باش !شما دوست پسر دارین!؟
=نه ندارم (لبخند )
=خب من میتونم شماره اتون داشت باشم !؟
=به عنوان کیه!؟
=دوست یا دوست پسر ایندتون(خند)
=باش مشکلی نیست (خند)
-ببخشید خیلی دیر کردم !؟
=نه ما داشتیم حرف میزدیم !
-خب جونگ هی دیگه باید بریم دیر وقت میخوای برسونیمت یونا !؟
=نه خودم ماشین دارم
-باش (میرن بیرون رستوران )
-خب چیشد !؟
=خیلی راحت شماره اش داد
-بهش گفتی به عنوان دوست پسرش میخوای شماره اش !؟
=اره اونم انگار خوشش اومد شماره اش داد
-میدونستم این هیچ وقت عوض نمیشه فقط یه بار دیگه به یه روش بدتر قلبم میشکونه !
=خب داداش من رفتم از اون دختر ا/ت همه باید تشکر کنی وگرنه الان دوباره گول یونا رو میخوردی !
-حق با تو !
«ویو ا/ت»
(همش کنجکاو بودم ببینم شوگا چیکار کرد همیشه تو خونه راه میرفتم نمیدونم چرا اما نمیخواستم شوگا دوباره آسیب ببین با صدای زنگ گوشم که روی میز بود باعث شد میز به لرز رفتم سمت میزه گوشی از روش برداشتم شماره ای شوگا بود )
-الو ا/ت !
~سلام قربان !چیزی شد !؟
-میخواستم ازت تشکر کنم حق با تو بود اون هیچ وقت عوض نمیشه بخاطر تو یه بار دیگه ازش ضربه نمیبینم ممنون !
~خواهش میکنم من فقط راهنماییتون کردم !
-راهنمایی خوبی بود (خند)
~(خند)
-ا/ت میخوام این کارت جبران کنم چطور فردا بعد کار باهم شام بخوریم !؟
~خب…قبول !
-خوب پس بعد کار صبر کن با هم بریم
~باش خداحافظ
-خداحافظ (تلفن قط میکن )
«ویو شوگا »
(چطوری با اینک فهمیدم یونا کسی که آنقدر دوستش داشتم دیگه هیچ وقت نمیتونم بهش عتماد کنم اما ناراحت نیستم و عجیب تر از همه اینا این که من کنار ا/ت استرس میگیریم به تت پث میوفتم )
۶.۹k
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.