ادامه ی پارت نهم ..... ...
ادامه ی پارت نهم ........
_ تو این مراسم شما باید اصیل دوست دخترم باشی،
+ ها؟
_ولش به مغز فندقیه شما خطوط نمیکنه،(با یه نگشت میزنه به سر ات)
+یاااا خودت خنگی ،
_گفتم خنگی؟
+اَه ، من میرم حیاط ،
از جونکوک جدا شدم انگار کل شجاعت دنیا رو ریخته بودم توم ترسی نداشتم از میون اون همه مرد رد شدم و رفتم حیاط اونجا یه فواره بود ،
رفتم کنارش دوتا مرد اونجا بودن که میشناختمشون بادیگارد های جونکوک بودن ،رفتم سمتشون،(علامت بادیگارد ها " $)
$" خانم !
+هوم شما چرا تو نیستین؟
$ما اینجاییم تا اجازه ی داخل شدم به افرادی که به این مهمونی نشدن رو بگیریم،
+هوم ، میتونم ازتون یه سوال بپرسم ، الان من برای شما چی هستم؟
$" خانم ،
+ منظورتون همسر اربابتونه؟
$" بله ،
+هوم ، ولی من که من زنش نیستم؟
$بله ولی ، ما باید بهتون بگیم خانم ، البته خانم رو فقط به زن ارباب نمیگیم به دوست دختر و نامزد ارباب هم میگیم که فقط ایشون الان یه دوست دختر دارن که شما باشین،
+هوم باشه،ممنون،
خواستم برگردم تو عمارت که....
ادامه دارد.....
_ تو این مراسم شما باید اصیل دوست دخترم باشی،
+ ها؟
_ولش به مغز فندقیه شما خطوط نمیکنه،(با یه نگشت میزنه به سر ات)
+یاااا خودت خنگی ،
_گفتم خنگی؟
+اَه ، من میرم حیاط ،
از جونکوک جدا شدم انگار کل شجاعت دنیا رو ریخته بودم توم ترسی نداشتم از میون اون همه مرد رد شدم و رفتم حیاط اونجا یه فواره بود ،
رفتم کنارش دوتا مرد اونجا بودن که میشناختمشون بادیگارد های جونکوک بودن ،رفتم سمتشون،(علامت بادیگارد ها " $)
$" خانم !
+هوم شما چرا تو نیستین؟
$ما اینجاییم تا اجازه ی داخل شدم به افرادی که به این مهمونی نشدن رو بگیریم،
+هوم ، میتونم ازتون یه سوال بپرسم ، الان من برای شما چی هستم؟
$" خانم ،
+ منظورتون همسر اربابتونه؟
$" بله ،
+هوم ، ولی من که من زنش نیستم؟
$بله ولی ، ما باید بهتون بگیم خانم ، البته خانم رو فقط به زن ارباب نمیگیم به دوست دختر و نامزد ارباب هم میگیم که فقط ایشون الان یه دوست دختر دارن که شما باشین،
+هوم باشه،ممنون،
خواستم برگردم تو عمارت که....
ادامه دارد.....
۲۵۰
۱۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.