p⁴
مغزم:کلا۶ تا حس داریم داپشم....-_-
میدونمممم.داشتم میگفتم حس هفتمم...
مغزم:حس شیشم
خفهه!عرض من چیز دیگریست.حس هفتمم...
مغزم:...
چرا خفه شدی؟
مغزم:لاناتی خودت گفتی خفه شم!؟
عآ...اوک.حس هفتمم که میکس مغزم و قلبمه...
قلبم:اوی یارو منو وارد این داستان نکن!
اوروسه(خفه شو)!داشتم میگفتم حس هفتمم که میکس مغزم و قلبمه بهم میگن که نباید با کسی صمیمی شم و به کسی اعتماد نکنم.که البته این عضوی از اخلاقمه.بهرحال من درونگرای سگی ام🤷🥲
(چیو نائو سنسی)
وارد کلاس شدم که نماینده بلند شد م گفت:احتراامم!(داد)و همه بچه ها بلند شدن و سرشونو خم کردن.خوبه خوبه
نائو:خب بچه ها بشینید!میخوام یه دانش آموز انتقالی جدید بهتون معرفی کنم که یکی از بزرگترین ها هستن همراه با خانواده اشون پس تا وارد شدن کامل احترام بزارید و تعظیم کنید.مکث*آماندا؟بیا داخل!
(ویو اماندا)
با مغزم و قلبم داشتم دعوا میکردم که نائو سنسی صدام کرد:آماندا؟بیا داخل!رفتم سمت در و دستگیره رو گرفتمو رو به پایین کشیدم و وارد شدم،درم پشت سرم بستممم.
----------------------------------------------------------------------------------
هایی....من بالاخره اومدم پارت جدید گذاشتم...یکم زیادی طول میکشه که برسیم به جاهای باحال ولی باز سرنخ داریم تو بعضی پارت ها...همین دیگه
درحال سعی برای فرار کردن از دست گوجه و تخم مرغهای دست شما*
امم....بایی!
میدونمممم.داشتم میگفتم حس هفتمم...
مغزم:حس شیشم
خفهه!عرض من چیز دیگریست.حس هفتمم...
مغزم:...
چرا خفه شدی؟
مغزم:لاناتی خودت گفتی خفه شم!؟
عآ...اوک.حس هفتمم که میکس مغزم و قلبمه...
قلبم:اوی یارو منو وارد این داستان نکن!
اوروسه(خفه شو)!داشتم میگفتم حس هفتمم که میکس مغزم و قلبمه بهم میگن که نباید با کسی صمیمی شم و به کسی اعتماد نکنم.که البته این عضوی از اخلاقمه.بهرحال من درونگرای سگی ام🤷🥲
(چیو نائو سنسی)
وارد کلاس شدم که نماینده بلند شد م گفت:احتراامم!(داد)و همه بچه ها بلند شدن و سرشونو خم کردن.خوبه خوبه
نائو:خب بچه ها بشینید!میخوام یه دانش آموز انتقالی جدید بهتون معرفی کنم که یکی از بزرگترین ها هستن همراه با خانواده اشون پس تا وارد شدن کامل احترام بزارید و تعظیم کنید.مکث*آماندا؟بیا داخل!
(ویو اماندا)
با مغزم و قلبم داشتم دعوا میکردم که نائو سنسی صدام کرد:آماندا؟بیا داخل!رفتم سمت در و دستگیره رو گرفتمو رو به پایین کشیدم و وارد شدم،درم پشت سرم بستممم.
----------------------------------------------------------------------------------
هایی....من بالاخره اومدم پارت جدید گذاشتم...یکم زیادی طول میکشه که برسیم به جاهای باحال ولی باز سرنخ داریم تو بعضی پارت ها...همین دیگه
درحال سعی برای فرار کردن از دست گوجه و تخم مرغهای دست شما*
امم....بایی!
۹۰۲
۰۷ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.