تنهایی من مثل تنهایی اتللو است بعد از کشتن دزدمونا؛ یا تن
تنهایی من مثل تنهایی اتللو است بعد از کشتن دزدمونا؛ یا تنهایی رستم است بعد از کشتن سهراب و بدتر از آن تنهایی رستم است بعد از کشتن اسفندیار. چیزی در باطن من کشته مانده است که باید حیاتش را به وی بازداد و این منم که باید دستهای زندگیبخشم را به سویش دراز کنم. این است که دلواپسم، زیرا چیزهای نادانسته بسیار است و توانایی آدمی ناچیز.
شاید عشق است که آن سهراب و اسفندیار کشته را جان تازه میبخشد.
#شاهرخ_مسکوب
شاید عشق است که آن سهراب و اسفندیار کشته را جان تازه میبخشد.
#شاهرخ_مسکوب
۱۱.۲k
۳۰ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.