دختری از جنس جاسوس(پارت19)
بالاخره انیا و دامیان رسیدن خونه ی انیا زنگ ایفون رو دیدن لوید از دوربین نگا کرد وقتی انیا رو دید خوشحال شد ولی وقتی دامیان رو دید ناامید شد لوید در و باز کرد انیا و دامیان اومدن تو و سلام کردن انیا تا اومد تو دید مامانش و باباش و داییشو و فرانکی و نایت فال اونجان(فرانکی و نایت فال همکارهای لوید هستن) انیا سریع یادش اومد که نایت فال و داییش از هم خوششون میاد و امد اونجا که درباره ی نامزدیشون حرف بزنن
انیا همکار های لوید رو به دامیان معرفی کرد وقتی نشستن یوری سریع گفت...
یوری:سلام دوس پسره انیا
انیا:دایی میشه تمومش کنی(با جیغ)
یوری باشه بابا حالا من رو نخور
یور:با چی اومدین؟؟؟
دامیان:با موتور
لوید:از درس و مشق چه خبر
انیا:هیچی خوب پیش میره
فرانکی:این همون پسر دوم نیس که کلاس اول به مشت زدی
انیا:دقیقا خودشه
دامیان:هنوز جاش درد میکنه
همه خندیدن
انیا:فیونا بالاخره دست از سر بابام برداشتی(فیونا اسم اصلی نایت فاله)
فیونا:اره بالاخره
بعد از شام انیا و دامیان خداحافظی کردن تا برن ولی لوید به دامیان گفت...
لوید:دامیان میشه یه لحظه بیای
دامیان:بله اقای فورجر چیکار داشتین
لوید:پس فردا تولد انیاست میخوایم سوپرایزش کنیم میشه بهش چیزی نگی و راستی اگه تونستی بکی دمتریوس رو هم دعوت کن
دامیان:چشم
(فردا)
دامیان:بکی یه دیقه بیا اینجا
بکی:چیه
دامیان:فردا تولد انیا این دعوت نامه ها بگیر یکیش برا دمتریوس یکیش برا تو راستی چیز بهش نگو قراره سوپرایزش کنیم ادرس و زمان تولد توی دعوت نامه هست
(فردا)
انیا رو سوپرایز کردن انیا از دامیان توقع داشت هدیه بهش حلقه بده ولی یه چیز بهتر بهش داد یدونه اپل واچ وقتی انیا هدیه مامان و باباش رو باز کرد توش یه جفت کفش پسرونه خیلی کوچولو بود و کنارش هم یه بی بی چک بود انیا گفت...
انیا:این ینی چی
یور و لوید:ینی تو داری داداش دار میشی
انیا داشت از ذوق میمرد همینجور تو فکر این بود که اسمشو چی بزاره و بعد گفت...
انیا:میشه من اسمش رو انتخاب کنم
یور:حتما
انیا:اسمش آیکو باشه معنیش هم میشه(فرزند عشق) هم شبیه اسم منه هم معنیش شبیه منه چون معنی اسم انیا میشه(عشق مطلق)
دامیان:چه جالب ولی معنی اسم من میشه مرموز،شیطانی،زیرک تازه اسم من یه تلفظ دیگه هم داره اونم دیمینه
لوید:پس بیخود نیس انیا اذیت میکردی
و همه شروع کردن خندیدن
انیا همکار های لوید رو به دامیان معرفی کرد وقتی نشستن یوری سریع گفت...
یوری:سلام دوس پسره انیا
انیا:دایی میشه تمومش کنی(با جیغ)
یوری باشه بابا حالا من رو نخور
یور:با چی اومدین؟؟؟
دامیان:با موتور
لوید:از درس و مشق چه خبر
انیا:هیچی خوب پیش میره
فرانکی:این همون پسر دوم نیس که کلاس اول به مشت زدی
انیا:دقیقا خودشه
دامیان:هنوز جاش درد میکنه
همه خندیدن
انیا:فیونا بالاخره دست از سر بابام برداشتی(فیونا اسم اصلی نایت فاله)
فیونا:اره بالاخره
بعد از شام انیا و دامیان خداحافظی کردن تا برن ولی لوید به دامیان گفت...
لوید:دامیان میشه یه لحظه بیای
دامیان:بله اقای فورجر چیکار داشتین
لوید:پس فردا تولد انیاست میخوایم سوپرایزش کنیم میشه بهش چیزی نگی و راستی اگه تونستی بکی دمتریوس رو هم دعوت کن
دامیان:چشم
(فردا)
دامیان:بکی یه دیقه بیا اینجا
بکی:چیه
دامیان:فردا تولد انیا این دعوت نامه ها بگیر یکیش برا دمتریوس یکیش برا تو راستی چیز بهش نگو قراره سوپرایزش کنیم ادرس و زمان تولد توی دعوت نامه هست
(فردا)
انیا رو سوپرایز کردن انیا از دامیان توقع داشت هدیه بهش حلقه بده ولی یه چیز بهتر بهش داد یدونه اپل واچ وقتی انیا هدیه مامان و باباش رو باز کرد توش یه جفت کفش پسرونه خیلی کوچولو بود و کنارش هم یه بی بی چک بود انیا گفت...
انیا:این ینی چی
یور و لوید:ینی تو داری داداش دار میشی
انیا داشت از ذوق میمرد همینجور تو فکر این بود که اسمشو چی بزاره و بعد گفت...
انیا:میشه من اسمش رو انتخاب کنم
یور:حتما
انیا:اسمش آیکو باشه معنیش هم میشه(فرزند عشق) هم شبیه اسم منه هم معنیش شبیه منه چون معنی اسم انیا میشه(عشق مطلق)
دامیان:چه جالب ولی معنی اسم من میشه مرموز،شیطانی،زیرک تازه اسم من یه تلفظ دیگه هم داره اونم دیمینه
لوید:پس بیخود نیس انیا اذیت میکردی
و همه شروع کردن خندیدن
۶.۱k
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.