عشق تاریک پارت ۱۱

ته : باشه
کوک : هر جای که به ذهنم رسید رفتم خونه خودش رفتم نبود رفتم بار اونجا هم نبود در خونه باز کردن دیدم دارم فقط الکل میخور مست کرده بود گریه میکرد می خورد رفتم جلو بطری از داخل دستش کشیدم بیرون
کوک : داری چکار می کنی ۱/ت
۱/ت : دارم نمیدونم من دارم چکار میکنم
کوک : بس کن آروم باش دختر کوچولو
۱/ت : هی تو کی هستی که بهم میگی کوچولو ها
کوک : من داداشتم
۱/ت : اووو من داداش دارم چه داداش جذابی هستی
کوک : ۱/ت حالت خوب نیست بهتره بخوابی اره بیا بریم بخوابیم
۱/ت: هی هنوز سر شبه اون بطری بده تا باهم بخوریم
کوک: بسه تا الانم خیلی خوردی
۱/ت : هی من هنوز دو پیک بیشتر نخوردم بهم بده
کوک : ن بسه بیا بریم بخواب
۱/ت : این پیکو میزنم به سلامتی اون عشق یک روزه
کوک : بیا بریم بخوابیم
۱/ت : من نمی خوام بخوابم
کوک بغلم کرد بردم داخل اتاق
کوک: برو رو تخت بخواب تا من بیام
۱/ت : میدونستی داداش لجبازی هستی
کوک : اره
کوک رفت پایین ی قرص مسکن با ی لیوان آب اورد رفت داخل اتاق
کوک : هی چرا لختی
۱/ت : چون می خوام بخوابم گرممه
کوک : بیا این قرصو بخور بهتر میشی
۱/ت: اوکی بده
کوک : من دیگه میرم بخوابم چیزی خواستی صدام کن
۱/ت: باشع
کوک رفتم داخل اتاقم لباسامو عوض کردم روی تخت دراز کشیدم صدای در امد
کوک : بله
۱/ت : میشه بیام داخل
کوک : بیا
۱/ت با همون سرو وعضعم رفتم داخل اتاق فقط لباس زیر تنم بود
کوک : اههه چرا هنوز لباس نپوشیدی
۱/ت : می خوام اینجا بخوابم
کوک : باشه من میرم پایین
۱/ت : منظورم پیش تو بود
کوک : چرا
۱/ت : از تنهای اتاقم میترسم
کوک : باشه بیا
۱/ت : ممنونم
ا/ت کوک منو کشید داخل بغلش سرمو نوازش میکرد اشکام بی اختیار سرازیر شدن
کوک : خجالت نمیکشی با این سرو وعض پیش ی پسر می خوابی
۱/ت : تو برادرمی با تمام پسرای دنیا فرق داری تو تنها کسی بودی که به فکرم بودی پسرای دیگه فقط برای سواستفاده منو می خواستن اما تو منو بخاطر خودم می خواستی
کوک : ناراحت نباش همه چیز درست میشه