پارت 19 زندگی سلطنتی اما دردناک

پارت 19 زندگی سلطنتی اما دردناک

( نوشیدنی خوردن و مست کردن هردوشون ولی نه انقدر)

× منو دوست داری
- چرا میپرسی
× جواب بده
- اره مگه میشه نداشته باشم
× منم دوستت دارم
- واقعا اره

(جین رفت ا/ت رو گرفت تو بغلش و بوسیدش و رفتن تو اتاق ا/ت خوابیدن)

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

★ویو جین★

< با موهای کسی روی صورتم بیدار شدم که دیدم ا/ت بغلمه
خیلی زیبا بود حتی موقعی خواب >

★ویو ا/ت★

< بیدار شدم انگار کسی داشت نگام میکرد به خودم امدم که دیدم جین بغلم کرده و داره نگام میکنه میخواستم بلندشم که کشیدو منو تو بغلش >

× کجا با این عجله
- جین ولم کن بزار بلند شم
× نچ نچ
- جین
× نمیشه
- (دیشب رو یادش میاد)
× چیشد دیشب رو یادت امد .خنده.
- مرگ
× اووووو کسی اینطوری با ددیش حرف نمیزنه
- ددی؟ برو بابا باید برم شرکت عصابمو خورد نکن
× وایستا باهم بریم بیب
- جین بخدا میزنم رو زخمت
× نبابا،چه کنی چه نکنی اعتراف کردی دیگه
- جیننننننن .داد.
× باشه باشه .خنده.

★ویو ا/ت★

< بلند شدم جین هم بلند شد ساعت 12 بود دیدم جین رفت تو آشپزخونه و شروع کرد آشپزی منم تو اون مدت رفتم دستشویی کارای مربوط رو انجام دادم و موهامو شونه کردم که جین صدام کرد >

× بیا برات غذا درست کردم
- اوم مرسی
× چطور شده
- عالیه
× خوبه پس برم آماده شم
- تو کجا
× منم میام شرکت
- تو خونه میمونی
× حالم خوبه دیشب بله رو گرفتم
- جبنننننننننننننننن .داد.
× باشه خوشگله
- برو گمشو

♪ادمینتون♪ اماده شدن (عکس‌لباس‌ا/ت‌رو‌میزارم) و سوار ماشین شدن و راننده رسوندشون شرکت

( اسلاید دوم لباس ا/ت )

شرط پارت بعد

20:« لایک ❤️