وقتی عضو هشتمی و ....

وقتی عضو هشتمی و‌....
پارت ۷
وقتی جیهوپ قطع کردم یکم ناراحت شدم که باهام نمیاد
نویسنده :خب کرم داری قبول میکردی
ا/ت :نمیدونم نخواستم اذیت شه و یکم استراحت کنه
ات ویو
با فکر اینکه چجوری به جیهوپ بگم که دوستش دارم خوابم برد
جیهوپ ویو
هعی خداا نکنه دوستم نداره کهگفته نرم باهاش تمرین کنم
اصلا چجوری بهش اعتراف کنم
ای خداااا اصلا منو دوست داره
فردا صبح
ات ویو
طبق معمول با صدای آلارم بیدار شدم و
کار های لازم و کردم یه لباس پوشیدم (اسلاید ۲)
از خونه زدم بیرون یه قهوه خریدم و به سمت استودیو حرکت کردم
جیهوپ ویو
صبح پاشدم کار های لازم رو کردم تصمیم گرفتم یا اینکه ا/ت گفت نرم برم پیشش پس سریعا کارامو کردم و لباس پوشیدم و رفتم به سمت استدیو
رسیدم استدیو ات نبود از این فرصت استفاده کردم و چند تا حرکت برای دنس آهنگش به عنوان پیشنهاد طراحی کردم
ات ویو
در استدیو رو باز کردم و با جیهوپی که داشت می‌رقصید رو به رو شدم
خیلی خوشحال بودم که اومده بود
مکالمه
ا/ت :سلاممم 😁
جیهوپ :اوه سلام ات 😅
ا/ت: اینجا چیکار میکنی باید استراحت کنی 🙃😊
جیهوپ :نه من خوبم بیا برای دنس اهنگ چند تا حرکت طرح کردم ببین خوب میشه با اهنگ یا نه 👈👉😅
ا/ت : اوه دستت درد نکنه 😄😊
ات ویو
وقتی داشت دنسو یاد میداد محوش شده بودم اصلا حواسم نبود به دنس
جیهوپ :ات ؟ات؟
ا/ت :ها بله 😅
جیهوپ: بیا دنسو باهم بریم
ا/ت :امم باشه 😅
جیهوپ ویو
داشتیم باهم دنسو
میرفتیم که ا/ت پاش پیچ خورد و
داشت میفتاد زمین که گرفتم
یکم مونده بود تا ببوسمش
ا/ت: اهم اهم (مثلا سرفه )😳
جیهوپ :ببخشید میخواستم نیفتی 😳😅
ا/ت : اوهوم مشکلی نیست 😳😅
امیدوارم خوشتون بیادددددددد😅😄
دستم شیکستتتتتتتتتتتتتت