my dady p.68
بعد از چند تا کلاس مضخرف بلخره به کلاس هنر رسیدم
استاد :خوب بچه ها ایندفعه یه نفر داوطلب بیاد اینجا
ا.ت :جیمین چرا نیومده رو کلاس؟(تو ذهنش )
گفته بود میره دستشویی ولی خیلی طولش داده
(تق تق )
جیمین:اجازه هست
استاد :بیا
استاد:کی مدل میشه ؟
تقریبن نصف کلاس دستشونو برده بودن بالا
استاد :ظاهرن اونایی که باید دست کنن بالا نیستن پارک جیمین تو مدل امروزی
جیمین:استاد میشه..
استاد:نه و نمیشه و نمیخوام نداریم بدو
جیمین:میخواستم بگم دکمه های لباسمو میخام باز کنم
استاد:عا.... باشه
جیمین:ک...یر شد (ذهنش)
ویو جیمین
شروع کردم به باز کردن لباسم به به نمایش گذاشتن ب...دنم
رو صندلی که اون وسط بود نشستم و یه ژست گرفتم تا بهتر شه خوب این کارو بلد بودم بار اول نبود که
بچه ها :اوووووو
استاد :بسه خوب گوش بدید باید طرحتون خوب بشه چون مدل پارک جیمینه
(یه پرش زمانی بزنیم دوساعت بعد )
دارم خشک میشم
استاد :خوب تایم تمومه ادامه طرح جلسه بعدی
ا.ت:استاد من تموم کردم
استاد :ببینم ...خیلی خوب شده یکی از بهترین طرح ها تو امساله کارت خوب بود
جیمین :ببینم
ویو ا.ت
استاد رفته بود و تقریبن نصف بچه ها تو کلاس بودن اروم سمت صندلی که روش نشسته بود رفتم
ا.ت:بیا
کنارش وایسادم
جیمین :جذابیت میبینم
ا.ت:از خود راضی
جیمین :(خندیدن)
$=هی ببین جیمین داره به ا.ت میخنده
٪:اولین باره میبینم داره مبخنده
*=(عکس گرفتن )
*=سوژه خوبی میشه که تو گپ بچه ها اپش کنم
جیمین :بیا بریم خستمه
ا.ت:راجب رابطمون نباید به مامان اینا بگیم
جیمین:فردا
به سمت خابگاه رفتیم دیگه توان راه رفتن نداشتم لباسامو عوض کردم یه غذا از بیرون سفارش دادم
بعد از خوردن ظرفا رو جمع کردم و یکم نشستم تا تکالیف فردا رو انجام بدم هوف انقد خستم بود که بعد از گذاشتن سرم رو میز خوابم برد
(ویو جیمین )
با الارم گوشی از خواب بیدار شدم ا.ت رو تخت نبود هوف تازه یادم امد بعد ناهار خوابیدم و ا.ت نخوابید نگاه به گوشیم کردم ساعت ۶ بود هوف بلند شدم که دیدم ا.ت رو میز خوابش برده سمتش رفتم
جیمین:کیوت (یواش)
براید استایل بغلش کردم و گذاشتمش رو تخت پتو رو یکم کشیدم روش داشتم میرفتم که دستمو گرفت
ا.ت:لطفا نرو کنارم بمون(هزیون)
ودفاککک چرا بدنش انقد داغه سریع کنارش نشستم دست گذاشتم رو پیشونیش خیلی داغ بود تب کرده بود
نباید تنهاش بزارم ولی میاز به دارو داره کابینتارو یکی یکی گشتم ولی هیچ دارویی نبود
گوشیمو برداشتم و به بیت نا زنگ زدم
بیت نا:الو جانم
جیمین:بیت نا ا.ت تب داره میشه بیای پیشش حواست بهش باشه تا برم براش دارو بگیرم
بیت نا:چیی یاشه الان میام
جیمین:مرسی منتظرم
بازگشت من پس از یک ماه بترکونید کامنتارو
استاد :خوب بچه ها ایندفعه یه نفر داوطلب بیاد اینجا
ا.ت :جیمین چرا نیومده رو کلاس؟(تو ذهنش )
گفته بود میره دستشویی ولی خیلی طولش داده
(تق تق )
جیمین:اجازه هست
استاد :بیا
استاد:کی مدل میشه ؟
تقریبن نصف کلاس دستشونو برده بودن بالا
استاد :ظاهرن اونایی که باید دست کنن بالا نیستن پارک جیمین تو مدل امروزی
جیمین:استاد میشه..
استاد:نه و نمیشه و نمیخوام نداریم بدو
جیمین:میخواستم بگم دکمه های لباسمو میخام باز کنم
استاد:عا.... باشه
جیمین:ک...یر شد (ذهنش)
ویو جیمین
شروع کردم به باز کردن لباسم به به نمایش گذاشتن ب...دنم
رو صندلی که اون وسط بود نشستم و یه ژست گرفتم تا بهتر شه خوب این کارو بلد بودم بار اول نبود که
بچه ها :اوووووو
استاد :بسه خوب گوش بدید باید طرحتون خوب بشه چون مدل پارک جیمینه
(یه پرش زمانی بزنیم دوساعت بعد )
دارم خشک میشم
استاد :خوب تایم تمومه ادامه طرح جلسه بعدی
ا.ت:استاد من تموم کردم
استاد :ببینم ...خیلی خوب شده یکی از بهترین طرح ها تو امساله کارت خوب بود
جیمین :ببینم
ویو ا.ت
استاد رفته بود و تقریبن نصف بچه ها تو کلاس بودن اروم سمت صندلی که روش نشسته بود رفتم
ا.ت:بیا
کنارش وایسادم
جیمین :جذابیت میبینم
ا.ت:از خود راضی
جیمین :(خندیدن)
$=هی ببین جیمین داره به ا.ت میخنده
٪:اولین باره میبینم داره مبخنده
*=(عکس گرفتن )
*=سوژه خوبی میشه که تو گپ بچه ها اپش کنم
جیمین :بیا بریم خستمه
ا.ت:راجب رابطمون نباید به مامان اینا بگیم
جیمین:فردا
به سمت خابگاه رفتیم دیگه توان راه رفتن نداشتم لباسامو عوض کردم یه غذا از بیرون سفارش دادم
بعد از خوردن ظرفا رو جمع کردم و یکم نشستم تا تکالیف فردا رو انجام بدم هوف انقد خستم بود که بعد از گذاشتن سرم رو میز خوابم برد
(ویو جیمین )
با الارم گوشی از خواب بیدار شدم ا.ت رو تخت نبود هوف تازه یادم امد بعد ناهار خوابیدم و ا.ت نخوابید نگاه به گوشیم کردم ساعت ۶ بود هوف بلند شدم که دیدم ا.ت رو میز خوابش برده سمتش رفتم
جیمین:کیوت (یواش)
براید استایل بغلش کردم و گذاشتمش رو تخت پتو رو یکم کشیدم روش داشتم میرفتم که دستمو گرفت
ا.ت:لطفا نرو کنارم بمون(هزیون)
ودفاککک چرا بدنش انقد داغه سریع کنارش نشستم دست گذاشتم رو پیشونیش خیلی داغ بود تب کرده بود
نباید تنهاش بزارم ولی میاز به دارو داره کابینتارو یکی یکی گشتم ولی هیچ دارویی نبود
گوشیمو برداشتم و به بیت نا زنگ زدم
بیت نا:الو جانم
جیمین:بیت نا ا.ت تب داره میشه بیای پیشش حواست بهش باشه تا برم براش دارو بگیرم
بیت نا:چیی یاشه الان میام
جیمین:مرسی منتظرم
بازگشت من پس از یک ماه بترکونید کامنتارو
۱۱.۵k
۰۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.