پارت 7
پارت 7
+با اجازه ی کی رفتی
-مگه باید اجازه بگیرم
+مگه من بهت نگفتم نری بیرون..دادا خیلی بلد
-حوصلم سر رفت رفتم بیرون به تو چه دلم خواست از این به بعد هم میرم بیرون شب ساعت 1 شب بر می گردم
+زدم تو گوشش که دیگه رو حرف من حرف نزنه
-با سیلی که بهم زد بضم شکست و گریه کردم با گریه رفتم تو اتاقم اینقدر گریه کردم که خوابم برد
میوه ات
از خواب بیدار شدم خودم رو تو اینه نگاه کردم زیر چشم قرمز شده بود بخواتر گریه هام رفتم دست شویی و کار های لازم رو کردم و رفتم پایین با اینکه خودم غذا نخوردن رفتم برای ناهار جیمین غذا درست کردم غذا درست کردم صدای در اومد جیمین بود باهم حرف نزدیم و من نیز رو چیدم
پایان
ببخشید دیر گذاشتم
بخواطر اینکه از دلتون در بیارم شرط نداریم
+با اجازه ی کی رفتی
-مگه باید اجازه بگیرم
+مگه من بهت نگفتم نری بیرون..دادا خیلی بلد
-حوصلم سر رفت رفتم بیرون به تو چه دلم خواست از این به بعد هم میرم بیرون شب ساعت 1 شب بر می گردم
+زدم تو گوشش که دیگه رو حرف من حرف نزنه
-با سیلی که بهم زد بضم شکست و گریه کردم با گریه رفتم تو اتاقم اینقدر گریه کردم که خوابم برد
میوه ات
از خواب بیدار شدم خودم رو تو اینه نگاه کردم زیر چشم قرمز شده بود بخواتر گریه هام رفتم دست شویی و کار های لازم رو کردم و رفتم پایین با اینکه خودم غذا نخوردن رفتم برای ناهار جیمین غذا درست کردم غذا درست کردم صدای در اومد جیمین بود باهم حرف نزدیم و من نیز رو چیدم
پایان
ببخشید دیر گذاشتم
بخواطر اینکه از دلتون در بیارم شرط نداریم
۱۶۵
۱۸ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.