مینی دوپارتی.بیبی گرل من(۱)
ویو کوک. وسط کنسرت بودم که استف بهم خبر داد بیبی گرلم اومده با چشمام دنبالش گشتم که دیدم ین چشماشاچی ها هستش ویییی باین کوچولوم رو چه کیوت شده دستش رو واسم تکون داد و داد زد فایتینگ ددی هع از اونجایی که آرمی ها از قرارم خبر ندارن فقط تونستم یه پوزخند معنا دار بزنم و با دستم یواشکی قلب نشون بدم که از برق چشماش می شد خوند که ذوق کرده به اجرام ادامه دادم که وسطش متوجه شدم یه پسری داره با ا.ت گرم می گیره و خب ا.ت هم کارای پسرهر و با یه لبخند گرم و یا خنده جواب می ده هوفففف حسودیم گل کرده بود و از رگ گردنم معلوم بود که هم خستم و هم عصبی همینجوری ترسناک بهشون زول زده بودم که ته متوجه رفتارم شد و وقتی تو یه قسمت دنس افتاد کنارم شروع کرد به حرف زدن
ته.پسر داری توجه آرمی ها رو به خودت و ا.ت جلب می کنی آروم باش
کوک.ولی آخه..هوفففف ولش کن ولی به استفا بگو آخر کنسرت ا.ت رو بیارن پشت صحنه(کلافه و حرصی)
ته.باشه حسود(خنده)
ویو ا.ت. وسط کنسرت بود که دیدم یه فن بوی بهم سلام داد اولش نشناختمش ولی وقتی بیشتر دقت کردم دیدم هم دانشگاهمه و برای این که ضایعه نباشم که به حرفاش گوش نمی دم فقط یه لبخند ملیح می زدم و به کوکی زول می زدم که متوجه نگاه خوفناکش شدم هوففف به چوخ رفتی کیم ا.ت .........................اخرای کنسرت بود که دیدم یه استف اومد پیشم
@ خانم کیم باید با ما به پشت صحنه بیاید اقای جئون کارتون دارند
پشت سر استف رفتم که رسیدیم به پشت صحنه که دیدم کوکی وایستاده و منتظر منه بدو بدو رفتم و کوالایی پرسدم بغلش
ا.ت.ددییییی (ذوق)
کوک.از کمر ا.ت می گیره تا تعادل ا.ت به هم نخوره(سعی داره با حسودیش از ذوق ا.ت نزنه)
ا.ت. کوکی چیزی شده چرا اومدم اینجا؟
کوک. امممم بیبی گرل کمی ممکنه حسودی کرده باشم
ا.ت.به؟
کوک.اون پسر فاکی......(حرصی)(همین که گفت فاک ا.ت دستش رو گداشت رو لبای کوک که باعث شد حرفش نصفه بمونه)
q
ته.پسر داری توجه آرمی ها رو به خودت و ا.ت جلب می کنی آروم باش
کوک.ولی آخه..هوفففف ولش کن ولی به استفا بگو آخر کنسرت ا.ت رو بیارن پشت صحنه(کلافه و حرصی)
ته.باشه حسود(خنده)
ویو ا.ت. وسط کنسرت بود که دیدم یه فن بوی بهم سلام داد اولش نشناختمش ولی وقتی بیشتر دقت کردم دیدم هم دانشگاهمه و برای این که ضایعه نباشم که به حرفاش گوش نمی دم فقط یه لبخند ملیح می زدم و به کوکی زول می زدم که متوجه نگاه خوفناکش شدم هوففف به چوخ رفتی کیم ا.ت .........................اخرای کنسرت بود که دیدم یه استف اومد پیشم
@ خانم کیم باید با ما به پشت صحنه بیاید اقای جئون کارتون دارند
پشت سر استف رفتم که رسیدیم به پشت صحنه که دیدم کوکی وایستاده و منتظر منه بدو بدو رفتم و کوالایی پرسدم بغلش
ا.ت.ددییییی (ذوق)
کوک.از کمر ا.ت می گیره تا تعادل ا.ت به هم نخوره(سعی داره با حسودیش از ذوق ا.ت نزنه)
ا.ت. کوکی چیزی شده چرا اومدم اینجا؟
کوک. امممم بیبی گرل کمی ممکنه حسودی کرده باشم
ا.ت.به؟
کوک.اون پسر فاکی......(حرصی)(همین که گفت فاک ا.ت دستش رو گداشت رو لبای کوک که باعث شد حرفش نصفه بمونه)
q
۱.۳k
۰۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.