ادامه ی تک پارتی
گایز این پارت اسماتههه اگر دوست نداری نخون 🔴🔴
ا.ت ویو:کوک راست میگفت دو ساعته توی حمومم حالم داره بدتر از قبل میشه واقعا الان به کوک نیاز دارم واقعا میخوامش حالم خیلی بده کاش با کوک رابطه داشتم اما نمیخوام بعداً بگه کم آوردم
کوک ویو:میدونستم که حالش با حموم خوب نمیشه برای همین رفتم از دارو خونه یه ک.ا.ندوم گرفتم و برگشتم خونه هنوز حموم بود دختره ی لجباز میدونستم مثل چی بهم نیاز داره رفتم آروم در حموم رو باز کردم با لباس توی وان نشسته بود داشت گریه میکرد از درد آروم رفتم سمتش بغلش کرد که ترسیده بهم نگاه کرد
+چرا اومدی (با گریه)
_ا.ت انقد لجبازی نکن قشنگم من و تو زن و شوهریم اگر قرار نباشه نیاز های همدیگرو برطرف کنیم پس چرا ازدواج کردیم ها؟
+کوک حالم بده (با کمی گریه ),
_آه بیا انجامش بدیم خودمم تحریک شدم
ویو راوی :
کوک لباسای ا.ت رو در آورد ا.ت هم که حالش بد بود لبا سای کوک رو در آورد و کوک شروع کرد به خوردن لبای ا.ت همین که داشت ا.ت رو میبوسید دستشو برد سمت عضو ا.ت و میمالیدش .
+اوووم آه (ناله هاش توی دهن کوک خفه میشد)
کوک کاملا ا.ت رو خیس کرده بود و آماده بود انقد مالید که ا.ت میخواست کام کنه همین کوک فهمید دیگه نمالید عضوشو
+آهه ددی میخوامت
_بیب چیو میخوای ؟
+آه اون دیک لعنتیتو
_چشم بیبی گرل
کوک یهو رونای ا.ت رو کشید بالا و دیکشو کرد داخلش
+آههه..درش بیار درد داره
_الان عادت میکنی بیب
کوک ویو:
گذاشتم عادت کنه بعد از چند دقیقه آروم آروم توش تلمبه زدم
+آه ددی تند تر
_هرچی بیبی گرلم بگه
سرعتمو تند کردم بعد از نیم ساعت تلمبه زدن فهمیدم داره کام میکنن و باهاش کام کردم بعدش رو بدنش دراز کشیدم
+مرسی
_خیلی خوب بودی بیب
+دوست دارم
_من دیوونتم ♥️
حمایت پلیز 🌑
لطفاً گزارش نکنین 😐
خب خب بگین ببینم بازم از اینا بنویسم ؟
ا.ت ویو:کوک راست میگفت دو ساعته توی حمومم حالم داره بدتر از قبل میشه واقعا الان به کوک نیاز دارم واقعا میخوامش حالم خیلی بده کاش با کوک رابطه داشتم اما نمیخوام بعداً بگه کم آوردم
کوک ویو:میدونستم که حالش با حموم خوب نمیشه برای همین رفتم از دارو خونه یه ک.ا.ندوم گرفتم و برگشتم خونه هنوز حموم بود دختره ی لجباز میدونستم مثل چی بهم نیاز داره رفتم آروم در حموم رو باز کردم با لباس توی وان نشسته بود داشت گریه میکرد از درد آروم رفتم سمتش بغلش کرد که ترسیده بهم نگاه کرد
+چرا اومدی (با گریه)
_ا.ت انقد لجبازی نکن قشنگم من و تو زن و شوهریم اگر قرار نباشه نیاز های همدیگرو برطرف کنیم پس چرا ازدواج کردیم ها؟
+کوک حالم بده (با کمی گریه ),
_آه بیا انجامش بدیم خودمم تحریک شدم
ویو راوی :
کوک لباسای ا.ت رو در آورد ا.ت هم که حالش بد بود لبا سای کوک رو در آورد و کوک شروع کرد به خوردن لبای ا.ت همین که داشت ا.ت رو میبوسید دستشو برد سمت عضو ا.ت و میمالیدش .
+اوووم آه (ناله هاش توی دهن کوک خفه میشد)
کوک کاملا ا.ت رو خیس کرده بود و آماده بود انقد مالید که ا.ت میخواست کام کنه همین کوک فهمید دیگه نمالید عضوشو
+آهه ددی میخوامت
_بیب چیو میخوای ؟
+آه اون دیک لعنتیتو
_چشم بیبی گرل
کوک یهو رونای ا.ت رو کشید بالا و دیکشو کرد داخلش
+آههه..درش بیار درد داره
_الان عادت میکنی بیب
کوک ویو:
گذاشتم عادت کنه بعد از چند دقیقه آروم آروم توش تلمبه زدم
+آه ددی تند تر
_هرچی بیبی گرلم بگه
سرعتمو تند کردم بعد از نیم ساعت تلمبه زدن فهمیدم داره کام میکنن و باهاش کام کردم بعدش رو بدنش دراز کشیدم
+مرسی
_خیلی خوب بودی بیب
+دوست دارم
_من دیوونتم ♥️
حمایت پلیز 🌑
لطفاً گزارش نکنین 😐
خب خب بگین ببینم بازم از اینا بنویسم ؟
۳۴.۸k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.