پارت۱۳ ی هفته گذشت ک میلاد برام کتاب های درسی کلاس ۱۰ تا
پارت۱۳ ی هفته گذشت ک میلاد برام کتاب های درسی کلاس ۱۰ تا ۱۲م تهیه کرد و برام آوردش از تشکر کردم و میخواستم برم تاتر ک مهرداد سر میز صبحونه نشسته بود دیرم شده بود بخاطر همین ی لقمه گذاشتم توی دهنم پرید توی گلوم شروع کردم سرفه کردن ک میلاد چندبار آروم دست کشید پشت کمرم آبی ک مهرداد گرفت طرفم برداشتم انگشت لایکمو نشونش دادم لقمه ک رفت پایین گفتم+ی کار درست توی عمرت کردی لایک دادم _کم مونده بود تو لایکم کنی بیا بیچاره اینم چندتا کتاب درسی بازیگری بدبخت گشنه +چیز دیگه ای نبود تحویلم بدی استاد خیلی سپاس گزارم فقط بابا مسعود سویچ لطفا سویچ رو برام پرت کرد تا خواستم بگیرمش ناخنم شکست اصلا شکست عشقی خوردم لامصب +ناخونم واییی سویچ رو از روی زمین برداشتم و کف دستامو بهم چسپوندم و آوردم زیر گلو خم شدم و گفتم+تنکیو رفتم سوار ماشین شدم و رفتم سمت سالن تاتر یکم آقای... خیلی سخت گیره بدبختم میکنه بلاخره رسیدم با عجله ماشینو پارک کردمو اومدم پایین و رفتم داخل سالن با آقای...گفت_سلام ظهرتون بخیر چ وقت اومدنه دختر گمشده دختر گمشده ی خبرنگار بعد رفتنم ب تهران وقتی خبر پیداشدنم داد ی عده بهم این لقبو دادن +سلام تکرار نمیشه آقای کارگردان خاک خورده ی صحنه تیکه انداختم چون اولین کاری بود ک توی تاتر ب دست گرفته بود البته خودش توی تاتر تجربه بازی کردن زیاد داشت حالا بگذریم از این تعریف کردم آییییی بعد تاتر اومدم بیرون ای وای بدبخت شدم
۲۵.۵k
۰۸ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.