زیر سایه ی آشوبگر p59
جاناتان سرشو بع طرف سوکجین برگردوند:
_میدونی نقطه ضعف آدم ها چیه؟...خانواده و عشقشون .... آدم ها با داشتن این دو آسیب پذیرن ....اگه باور نداری بهت ثابت میکنم....ببینم وقتی بفهمی با خانوادت چیکار کردی چه حالی میشی
زیر دست هاش تبلتی بهش دادن و اون فلشی بهش زد
و بعد گرفت جلوی سوکجین
_این یک نمونه از تاثیر داروعه....امیدوارم از دیدنش لذت ببری....هر چند که بازیگر اصلیش خودتی
از کنار و از طریق صدا ها میتونستم بفهمم چی داره نشونش میده
چیزی که آرزو میکردم هیچ وقت نبینه
سوکجین فیلم ضبط شده از اون شب رو ندیده بود....چقدر سخته آدم بفهمه با دست های خودش خانوادش رو کشته
هر چند بی اختیار بوده ولی این طاقت فرساس که حتی یادش نیاد چه بلایی سر عزیز ترین هاش آورده
بلاخره اشکام فرو ریخت
ولی اون اشک نمیریخت....حتی پلک هم نمیزد
میخ شده بود روی تصاویر
صورتش از شدت شوک و فشاری که بهش وارد شده بود به قرمزی خون میزد
حس میکردم هر لحظه ممکنه سکته کنه
_بسه..تورو خدا دیگه بهش نشون نده
ولی بی توجه به من تا ثانیه آخر فیلم رو نشونش داد
صدای جیغ های دلخراش توی فیلم حتی حال من هم بد میکرد.....سوکجین چی میکشید؟
فیلم که تموم شد تبلت رو کنار گذاشت
صدای عربدش همه جا رو لرزوند:
_حرومزادههههههههههه.....می کشمتتتتت دستااااموووو بااااززز کننن تاااا تیکههه تیکتتت کنننمممم
مدام تکون میخورد تا از شر طناب ها خلاص بشه ولی فایده نداشت
جاناتان اومد جلو:
_میخوای دستاتو باز کنم؟...باشه.....بیاید دست و پاشو باز کنید
_میدونی نقطه ضعف آدم ها چیه؟...خانواده و عشقشون .... آدم ها با داشتن این دو آسیب پذیرن ....اگه باور نداری بهت ثابت میکنم....ببینم وقتی بفهمی با خانوادت چیکار کردی چه حالی میشی
زیر دست هاش تبلتی بهش دادن و اون فلشی بهش زد
و بعد گرفت جلوی سوکجین
_این یک نمونه از تاثیر داروعه....امیدوارم از دیدنش لذت ببری....هر چند که بازیگر اصلیش خودتی
از کنار و از طریق صدا ها میتونستم بفهمم چی داره نشونش میده
چیزی که آرزو میکردم هیچ وقت نبینه
سوکجین فیلم ضبط شده از اون شب رو ندیده بود....چقدر سخته آدم بفهمه با دست های خودش خانوادش رو کشته
هر چند بی اختیار بوده ولی این طاقت فرساس که حتی یادش نیاد چه بلایی سر عزیز ترین هاش آورده
بلاخره اشکام فرو ریخت
ولی اون اشک نمیریخت....حتی پلک هم نمیزد
میخ شده بود روی تصاویر
صورتش از شدت شوک و فشاری که بهش وارد شده بود به قرمزی خون میزد
حس میکردم هر لحظه ممکنه سکته کنه
_بسه..تورو خدا دیگه بهش نشون نده
ولی بی توجه به من تا ثانیه آخر فیلم رو نشونش داد
صدای جیغ های دلخراش توی فیلم حتی حال من هم بد میکرد.....سوکجین چی میکشید؟
فیلم که تموم شد تبلت رو کنار گذاشت
صدای عربدش همه جا رو لرزوند:
_حرومزادههههههههههه.....می کشمتتتتت دستااااموووو بااااززز کننن تاااا تیکههه تیکتتت کنننمممم
مدام تکون میخورد تا از شر طناب ها خلاص بشه ولی فایده نداشت
جاناتان اومد جلو:
_میخوای دستاتو باز کنم؟...باشه.....بیاید دست و پاشو باز کنید
۳۶.۲k
۱۹ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.