سناریو ران پارت ۲
تو راه خونه بودم که یکی منو کشید توی کوچه خلوت
یه پسر یا موهای نارنجی بود .
لوکا (اسم پسره ) : وای وای تو چقدر خوشگلی!
دلم میخواد بگیرمت و ببرمت رو تخت...(منحرفا دستا بالا)
کای : نه..حق ...ولم...کن..حق..( با گریه)
که یهو پسره (لوکا) پرت شد اون طرف، اما اون کی بود که پرتش کرد؟
اون...اون ران بود! چشماش پرخون شده بود .
از زبان ران :
داشتم میومدم خونه که دیدم یه پسره میخواد مزاحم کای بشه. چشمام پر خون شد و پرتش کردم اونور.
به کای نگاه کردم . گرفتمش بغلم و نوازشش کردم .
ران : کای آروم باش تو الان پیش منی . نه...دیگه مال منی !
کای : م..ممنون ران سان....وایسا چی؟
ران : دارم میگم من تورو میخوام .....من عاشقتم.
کای : نمیدونم...شاید منم یه حسایی بهت داشته باشم...اما خ_
ران : خب پس دیگه قبول کردی لیدی.
کای : ران سان...نه خب چیز_
ران : بگو ران لیدی ...چه بخوای چه نخوای مال مال منی.
کای : باشه ران راستش...منم عاشقتم ....
تمامممم
حتما موندید که پسره لوکا چیشد..
باید بگم در بیمارستانه و وضع خوبی نداره.😔😂
یه پسر یا موهای نارنجی بود .
لوکا (اسم پسره ) : وای وای تو چقدر خوشگلی!
دلم میخواد بگیرمت و ببرمت رو تخت...(منحرفا دستا بالا)
کای : نه..حق ...ولم...کن..حق..( با گریه)
که یهو پسره (لوکا) پرت شد اون طرف، اما اون کی بود که پرتش کرد؟
اون...اون ران بود! چشماش پرخون شده بود .
از زبان ران :
داشتم میومدم خونه که دیدم یه پسره میخواد مزاحم کای بشه. چشمام پر خون شد و پرتش کردم اونور.
به کای نگاه کردم . گرفتمش بغلم و نوازشش کردم .
ران : کای آروم باش تو الان پیش منی . نه...دیگه مال منی !
کای : م..ممنون ران سان....وایسا چی؟
ران : دارم میگم من تورو میخوام .....من عاشقتم.
کای : نمیدونم...شاید منم یه حسایی بهت داشته باشم...اما خ_
ران : خب پس دیگه قبول کردی لیدی.
کای : ران سان...نه خب چیز_
ران : بگو ران لیدی ...چه بخوای چه نخوای مال مال منی.
کای : باشه ران راستش...منم عاشقتم ....
تمامممم
حتما موندید که پسره لوکا چیشد..
باید بگم در بیمارستانه و وضع خوبی نداره.😔😂
۱.۳k
۲۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.