تک پارتی (درخواستی)
(وقتی بار بودی و شب دیر میای خونه و...)
برای دهمین بار لیوان الکلی سر کشیدی همه اون الکل هایی که حسابشون از دستت در رفته بود بخاطر دختر عموی فیلیکس و خواهرش بود تو دیگه نایی نداشتی تا کی قرار بود با کسی زندگی کنی که هیچ حسی بهت نداشت تا کی قرار بود زجر بکشی این سوالات مدام برات تکرار میشد اینکه با اون همه انتخاب اون پسر رو انتخاب کردی خسته بودی ولی نه بخاطر عشق بخاطر اینکه تو هیچوقت محبت ندیدی احساس پوچی و بدرد نخوری داشتی خسته بودی و احساس میکردی دیگه باید به یک خواب طولانی بری پس به سمتت ماشینت رفتی و بعد از یک مدت رانندگی با یک نفر برخورد کردی و تنها چیزی که دیدی سیاهی بود
(دوسال بعد )
بعد از دوسال از کما بیرون اومدی با اون تلاشی که دکتر برات کرد تونستی زنده بمونی هیچکس از فیلیکس خبر نداشت و وقتی از دکتر پرسیدی دکتر بهت پاکت نامه ای داد بعد از باز کردن نامه شروع به خواندن کردی
نامه ای از طرف لی فیلیکس:
شاید الان که داری اینو میخونی من دیگه کنارت نباشم متاسفم ولی من عاشق میکاپ آرتیستم شدم و تورو به طور کل فراموش کردم میدونی شاید با این حرفم ناراحت بشی ولی اون دوسالی که تو توی کما بودی با زنم خیلی خوش گذشت ما هنوز جدا نشدیم اما همین الان برگه های طلاق رو امضا کن و بعدش همه چیز تموم میشه
به امید دیدار :)
مین سو
ممنون از همراهیتون
برای دهمین بار لیوان الکلی سر کشیدی همه اون الکل هایی که حسابشون از دستت در رفته بود بخاطر دختر عموی فیلیکس و خواهرش بود تو دیگه نایی نداشتی تا کی قرار بود با کسی زندگی کنی که هیچ حسی بهت نداشت تا کی قرار بود زجر بکشی این سوالات مدام برات تکرار میشد اینکه با اون همه انتخاب اون پسر رو انتخاب کردی خسته بودی ولی نه بخاطر عشق بخاطر اینکه تو هیچوقت محبت ندیدی احساس پوچی و بدرد نخوری داشتی خسته بودی و احساس میکردی دیگه باید به یک خواب طولانی بری پس به سمتت ماشینت رفتی و بعد از یک مدت رانندگی با یک نفر برخورد کردی و تنها چیزی که دیدی سیاهی بود
(دوسال بعد )
بعد از دوسال از کما بیرون اومدی با اون تلاشی که دکتر برات کرد تونستی زنده بمونی هیچکس از فیلیکس خبر نداشت و وقتی از دکتر پرسیدی دکتر بهت پاکت نامه ای داد بعد از باز کردن نامه شروع به خواندن کردی
نامه ای از طرف لی فیلیکس:
شاید الان که داری اینو میخونی من دیگه کنارت نباشم متاسفم ولی من عاشق میکاپ آرتیستم شدم و تورو به طور کل فراموش کردم میدونی شاید با این حرفم ناراحت بشی ولی اون دوسالی که تو توی کما بودی با زنم خیلی خوش گذشت ما هنوز جدا نشدیم اما همین الان برگه های طلاق رو امضا کن و بعدش همه چیز تموم میشه
به امید دیدار :)
مین سو
ممنون از همراهیتون
۱۰.۰k
۱۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.