پارت۵
( از زبان ا/ت)
توی ذهنم.
فکر کنم عاشق تهیونگ شدم ولی بابامو چیکار کنم که دیدیم تهیونگ داره گریه میکنه.
منم بغلش کردم.
ا/ت.ته ته گریه نکن.
تهیونگ.اما چرا گریه نکنم .
ا/ت. چون منو داری.
تهیونگ.چی الان تو راضی شدی که مال من باشی.
ا/ت. اره.
تهیونگ.راست میگی.
ا/ت.آره .
تهیونگ.پس برو آماده شو تا بریم کافه .
ا/ت. باشه.
ی لباس ست بهم داد و پوشیدم و رفتیم کافه.
توی راه بودیم که ی دفه نامادریم رو جلومون دیدم .
ا/ت.وای تهیونگ حالا چی کار کنیم.
تهیونگ. بیا بریم ی کافه دیگه .
نامادریم. هی ا/ت بیا اینجا .
تهیونگ.اگه نیاد میخوای چی کار کنی.
نامادریم. به تو چه.
تهیونگ. به من همه چی.
ا/ت. تهیونگ بیا بریم.
نامادریم. کجا.
ا/ت.به شما ربطی نداره.(سرد)
و منو تهیونگ رفتیم خونه.
تهیونگ. ببخشید که نتوانستم ببرمت کافه.
ا/ت.اشکال ندارم کار تو نبود همش کار اون اجوزست.
تهیونگ.(خنده)
ا/ت. چرا میخندی(حالت کیوت)
تهیونگ. چقدر کیوتی.
ا/ت.خودم میدونم.(خنده)
تهیونگ. دوست داری فردا بیای شرکت.
ا/ت. آره.
تهیونگ.پس بیا بخوابیم تا فردا زود بیدار شویم.
ا/ت. باشه.
لباسمونو عوض کردیم(عکسشو میزارم)و خوابیدیم.
(پرش زمان به فردا صبح)
بیدار شدیم و رفتیم لباسمونو پوشیدیم (عکسشو میزارم)
رفتیم شرکت .
ا/ت.وای چقدر بزرگ تهیونگ.
تهیونگ.اره.
رفتیم داخل و همه جا رو گشتیم و برگشتیم خونه.
تهیونگ. بیبی بریم پارتی دوستم.
ا/ت.آره.
(پرش زمان وقتی میخواهیم بریم بار)
آماده شدیم(عکس لباس هارو میزارم)
تهیونگ.آماده ای.
ا/ت.بله.
رفتم پایین پیش تهیونگ.
تهیونگ.چقدر خوشگل شدی.
ا/ت. خوشگل بودم.
هردو.(خنده)
رفتیم سوار ماشین شدیم و رفتیم پارتی.
رسیدم تهیونگ منو محکم به خوش چسپوند.
تهیونگ. از پیشم تکون نمیخوری .
ا/ت.باشه.
رفتیم ی جا پیدا کردیم و نشستیم.
کوک.سلام ته ته.
تهیونگ.سلام کوک.
کوک.تونستی مخ ا/ت رو بزنی.
تهیونگ.آره.
و کوک رفت پیش یکی از اون میز که ی دختر که خیلی آشنا بود .
تهیونگ.ا/ت بیبی همینجا بمون تا من برم با دوستام سلام کنم و برگردم .
ا/ت. باشه.
و ته رفت.
نشسته بودم که..........
نظر دبدید
توی ذهنم.
فکر کنم عاشق تهیونگ شدم ولی بابامو چیکار کنم که دیدیم تهیونگ داره گریه میکنه.
منم بغلش کردم.
ا/ت.ته ته گریه نکن.
تهیونگ.اما چرا گریه نکنم .
ا/ت. چون منو داری.
تهیونگ.چی الان تو راضی شدی که مال من باشی.
ا/ت. اره.
تهیونگ.راست میگی.
ا/ت.آره .
تهیونگ.پس برو آماده شو تا بریم کافه .
ا/ت. باشه.
ی لباس ست بهم داد و پوشیدم و رفتیم کافه.
توی راه بودیم که ی دفه نامادریم رو جلومون دیدم .
ا/ت.وای تهیونگ حالا چی کار کنیم.
تهیونگ. بیا بریم ی کافه دیگه .
نامادریم. هی ا/ت بیا اینجا .
تهیونگ.اگه نیاد میخوای چی کار کنی.
نامادریم. به تو چه.
تهیونگ. به من همه چی.
ا/ت. تهیونگ بیا بریم.
نامادریم. کجا.
ا/ت.به شما ربطی نداره.(سرد)
و منو تهیونگ رفتیم خونه.
تهیونگ. ببخشید که نتوانستم ببرمت کافه.
ا/ت.اشکال ندارم کار تو نبود همش کار اون اجوزست.
تهیونگ.(خنده)
ا/ت. چرا میخندی(حالت کیوت)
تهیونگ. چقدر کیوتی.
ا/ت.خودم میدونم.(خنده)
تهیونگ. دوست داری فردا بیای شرکت.
ا/ت. آره.
تهیونگ.پس بیا بخوابیم تا فردا زود بیدار شویم.
ا/ت. باشه.
لباسمونو عوض کردیم(عکسشو میزارم)و خوابیدیم.
(پرش زمان به فردا صبح)
بیدار شدیم و رفتیم لباسمونو پوشیدیم (عکسشو میزارم)
رفتیم شرکت .
ا/ت.وای چقدر بزرگ تهیونگ.
تهیونگ.اره.
رفتیم داخل و همه جا رو گشتیم و برگشتیم خونه.
تهیونگ. بیبی بریم پارتی دوستم.
ا/ت.آره.
(پرش زمان وقتی میخواهیم بریم بار)
آماده شدیم(عکس لباس هارو میزارم)
تهیونگ.آماده ای.
ا/ت.بله.
رفتم پایین پیش تهیونگ.
تهیونگ.چقدر خوشگل شدی.
ا/ت. خوشگل بودم.
هردو.(خنده)
رفتیم سوار ماشین شدیم و رفتیم پارتی.
رسیدم تهیونگ منو محکم به خوش چسپوند.
تهیونگ. از پیشم تکون نمیخوری .
ا/ت.باشه.
رفتیم ی جا پیدا کردیم و نشستیم.
کوک.سلام ته ته.
تهیونگ.سلام کوک.
کوک.تونستی مخ ا/ت رو بزنی.
تهیونگ.آره.
و کوک رفت پیش یکی از اون میز که ی دختر که خیلی آشنا بود .
تهیونگ.ا/ت بیبی همینجا بمون تا من برم با دوستام سلام کنم و برگردم .
ا/ت. باشه.
و ته رفت.
نشسته بودم که..........
نظر دبدید
۴۷.۵k
۰۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.