☆ Black? ☆
☆ Black? ☆
[ p 2 ]
از ماشین پیاده شدی و از در پشتی وارد یه جای خیلی بزرگ بود ، کسی توش نبود ولی روبه روی یه در به شدت بزرگ و بلند جونگکوک رو دیدی .
به سمتش قدم ورداشتی گفتی
ا/ت : خب ، شرطط چیه ؟ چرا گفتی با لباس شیک بیام اینجا؟
کوک : خودت میفهمی ، دستمو بگیر
ا/ت : چی؟
کوک : خوشم نمیاد یه حرف رو دوبار تکرار کنم !
ا/ت : هوففف
دستتو دور بازو هاش حلقه کردی و وارد سالن شُدید ، نزدیگ ۵۰ نفر اونجا بودن ، با وارد شودنتون توی سالن تمام سالن پر شد از پچ پچ ، که کوک جلوی یک مرد وایساد و گفت
کوک : بیا ، مگه نمیخواستی دوست دخترم رو ببینی؟
به کوک خیره شدی ، باورت نمیشد شرطش تا این حد پیش بره که مرده گفت
سوک : خوشبختم ، من عموی جونگکوک هستم ، جئون سوک و شما؟
بعد از چند لحطه مکث جواب دادی
ا/ت : عا بله ، منم خوشبختم ، لی ا/ت هستمسوک : کسی ندونه فکر میکنه با خانم لی بزرگ نسبتی دارید [خنده]
ا/ت : بله [خنده فیک]
سوک : شماها برید توی بالکن من به مهمونا یه سر برنم الان میام
کوک : باشه عمو جان
به سمت بالکن حرکت کردید ، به محض اینکه متوجه شوی کسی حواسش بهتون نیست گفتی
ا/ت : چیکار میکنی دوست دختر چیه؟ اگه مامانم بینه چی؟
کوک : یه جوری میگی انگار مامانت لی هانوله
ا/ت : چون هست
کوک : چی؟
ادامه دارد ...
۲۰:« لایک ❤️
[ p 2 ]
از ماشین پیاده شدی و از در پشتی وارد یه جای خیلی بزرگ بود ، کسی توش نبود ولی روبه روی یه در به شدت بزرگ و بلند جونگکوک رو دیدی .
به سمتش قدم ورداشتی گفتی
ا/ت : خب ، شرطط چیه ؟ چرا گفتی با لباس شیک بیام اینجا؟
کوک : خودت میفهمی ، دستمو بگیر
ا/ت : چی؟
کوک : خوشم نمیاد یه حرف رو دوبار تکرار کنم !
ا/ت : هوففف
دستتو دور بازو هاش حلقه کردی و وارد سالن شُدید ، نزدیگ ۵۰ نفر اونجا بودن ، با وارد شودنتون توی سالن تمام سالن پر شد از پچ پچ ، که کوک جلوی یک مرد وایساد و گفت
کوک : بیا ، مگه نمیخواستی دوست دخترم رو ببینی؟
به کوک خیره شدی ، باورت نمیشد شرطش تا این حد پیش بره که مرده گفت
سوک : خوشبختم ، من عموی جونگکوک هستم ، جئون سوک و شما؟
بعد از چند لحطه مکث جواب دادی
ا/ت : عا بله ، منم خوشبختم ، لی ا/ت هستمسوک : کسی ندونه فکر میکنه با خانم لی بزرگ نسبتی دارید [خنده]
ا/ت : بله [خنده فیک]
سوک : شماها برید توی بالکن من به مهمونا یه سر برنم الان میام
کوک : باشه عمو جان
به سمت بالکن حرکت کردید ، به محض اینکه متوجه شوی کسی حواسش بهتون نیست گفتی
ا/ت : چیکار میکنی دوست دختر چیه؟ اگه مامانم بینه چی؟
کوک : یه جوری میگی انگار مامانت لی هانوله
ا/ت : چون هست
کوک : چی؟
ادامه دارد ...
۲۰:« لایک ❤️
۱۴.۸k
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.