تک پارتی

تک پارتی
درخواستی
کوک

وقتی بابات تورو به خاطر پول پرستی به مافیاها اجاره میداد

ویو ا.ت

امروز بابام بهم گفت باید زیر خواب بشم
من چرا باید این زندگی رو تحمل کنم
لباس پوشیدم و رفتم بیرون

عمارت کوک
............................

ا.ت: سلام
کوک:سلام.....بگو ببینم اقای لی تو رو فرستاده اینجا
ا.ت: بله
کوک: چییی ... تو لعنتی فقط باید بمیری* گلوله گرفت سمتش*
ا.ت: خواهش میکنم منو نکشید من خودمم به زور مجبورم اینکارو بکنم خواهش میکنم پدرم از من خوشش نمیاد* گریه*
کوک: تو ا.ت منی
ا.ت: من ات هستم ولی
کوک:من جونگ کوکم
ا.ت: کوک خیلی دلم برات تنگ شده
کوک: کی جرعت کرده به ا.ت من زور بگه اصلا من تورو از بابات میخرم
ا.ت:باشه بریم

روز عروسی
...............................

عاقد:خانم لی ا.ت ایا بده وکیلم شما را با جناب اقای جیٔون جونگ کوک محرم بخوانم
ا.ت: بله
عاقد: و شما اقای...
کوک:بله با تمام وجودم بله