پارت۱۵ (انفالو نکنین خو)
اون چند تا دختر دوباره اومدن سمتم که منو گرفتن چند نفری
-ولم کنیددد اشغالاا موهامووو نکشششش اخخخخخ کمککککک
-ولش کنید
-اماا عزیزمم
-گفتم ولش کنید
-خیل خب
ولم کردن موهامو گرفتم تو دستم و با اینکه سعی میکردم بغضمو غورت بدم آروم بلند شدم الکس دستمو گرفت گفت
-وای نگاشون کن اه اه انقدر بدم میاد از این دخترا
با نفرت تمام به الکس نگاه کردم
-ولم کن
-خیل خب چرا اعصبانی میشی
-تو نمیتونستی یه حرکتی بکنی؟؟؟؟باید وایمیستادی نگاه میکردی فقط؟؟؟
-ببخشید
-خفه شو الکس
-خیل خب خیل خب من هول کزده بودم واقعا نمیدونستم چیکار کنم
-😂😂زر نزن خب نشونم صداتو بی عرضه
رفتم اونور محوطه رو نیمکت دراز کشیدم روز اولمه و به این سختی میگذره وای به حال روزای دیگه
-هعی دختر
-حوصله مزاحم ندارم
-مزاحم چیه اها راستی اسمم لیسا و ایم تو
-منم انیسام
-خوشبختم چند سالته
-همچنین ۲۲ سالمه و تو
-عام بچه ای من ۲۸ سالمه جرمت چیه
اصلا یادم نبود که نباید جواب کسیو بدم اه
-ببخشید ولی باید برم
-اوکی
-ولم کنیددد اشغالاا موهامووو نکشششش اخخخخخ کمککککک
-ولش کنید
-اماا عزیزمم
-گفتم ولش کنید
-خیل خب
ولم کردن موهامو گرفتم تو دستم و با اینکه سعی میکردم بغضمو غورت بدم آروم بلند شدم الکس دستمو گرفت گفت
-وای نگاشون کن اه اه انقدر بدم میاد از این دخترا
با نفرت تمام به الکس نگاه کردم
-ولم کن
-خیل خب چرا اعصبانی میشی
-تو نمیتونستی یه حرکتی بکنی؟؟؟؟باید وایمیستادی نگاه میکردی فقط؟؟؟
-ببخشید
-خفه شو الکس
-خیل خب خیل خب من هول کزده بودم واقعا نمیدونستم چیکار کنم
-😂😂زر نزن خب نشونم صداتو بی عرضه
رفتم اونور محوطه رو نیمکت دراز کشیدم روز اولمه و به این سختی میگذره وای به حال روزای دیگه
-هعی دختر
-حوصله مزاحم ندارم
-مزاحم چیه اها راستی اسمم لیسا و ایم تو
-منم انیسام
-خوشبختم چند سالته
-همچنین ۲۲ سالمه و تو
-عام بچه ای من ۲۸ سالمه جرمت چیه
اصلا یادم نبود که نباید جواب کسیو بدم اه
-ببخشید ولی باید برم
-اوکی
۲.۹k
۰۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.