فیک جیمین پارت ۱
ات ام یه دختر معمولی اصالتا ایرانیم ولی چون کره لاورم برای درس خواندن و زندگی اومدم کره جنوبی الان ۵ ساله تو کره ام و تو یه دانشگاه قبول شدم ( ۲۴ سالشه) فردا اولین روزمه خیلی هیجان دارم ......
پرش زمانی ..
آلارم گوشیم زنگ خورد بلند شدم رفتم سمت دستشویی آب زدم به صورتم اومدم لباس فرم مدرسه رو پوشیدم زیاد آرایش نمیکنم یه تینت زدم اومدم پایین یه لیوان قهوه خوردم بعد راه افتادم
بعد ۱۵ مین ..
رسیدم مدرسه رفتم تو داشتم همین جوری میگشتم که کلاسم رو پیدا کردم تا خواستم برم تو کلاس یکی از پشت خورد بهم ..
آت: حواست کجاس مگه کوری
همین جوری داشتم شونمو میمالوندم که جلومو نگا کردم دیدم یه پسر جذاب بهم زل زده
جیمین : درس حرف بزنا..
تا خواستم حرف بزنم یکی منو کشید تو کلاس
برگشتم دیدم یه دختر کیوته
یونجی:دانش آموز انتقالی هستی ؟
ات: بله
یونجی :خوب خوش اومدی من یونجیم
ات:مرسی .... ات ام
یونجی:دوست بشیم ؟
آت:دوستیم
استاد اومد منم رفتم پیش یونجی نشستم
یهو.....
پرش زمانی ..
آلارم گوشیم زنگ خورد بلند شدم رفتم سمت دستشویی آب زدم به صورتم اومدم لباس فرم مدرسه رو پوشیدم زیاد آرایش نمیکنم یه تینت زدم اومدم پایین یه لیوان قهوه خوردم بعد راه افتادم
بعد ۱۵ مین ..
رسیدم مدرسه رفتم تو داشتم همین جوری میگشتم که کلاسم رو پیدا کردم تا خواستم برم تو کلاس یکی از پشت خورد بهم ..
آت: حواست کجاس مگه کوری
همین جوری داشتم شونمو میمالوندم که جلومو نگا کردم دیدم یه پسر جذاب بهم زل زده
جیمین : درس حرف بزنا..
تا خواستم حرف بزنم یکی منو کشید تو کلاس
برگشتم دیدم یه دختر کیوته
یونجی:دانش آموز انتقالی هستی ؟
ات: بله
یونجی :خوب خوش اومدی من یونجیم
ات:مرسی .... ات ام
یونجی:دوست بشیم ؟
آت:دوستیم
استاد اومد منم رفتم پیش یونجی نشستم
یهو.....
۸۸.۴k
۱۴ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.