P5
شوگا:با نقشه اومده جلو کارش درسته
جیمین:بریم به بقیه بگیم
میرن طبقه پایین
نامجون:چی شد حرف زد
جیمین:اره
جین:خب
جیمین:یه شنود تو اتاق کاره
تهیونگ: برای همون اون فهمید که محموله داریم بعد تعقیب تون کردن
جونگ کوک:چطوره ماهم یه نقشه بکشیم براشون(با لبخند شیطانی)
جیهوپ:باز میخوای چیکار کنی ایندفعه به خونه حمله میکنه جونتو میگیره
جونگ کوک:بیاد جای ما مشخصه خوش اومده
جین:منو ببین بچه کاری نکنی کفری شه
جونگ کوک:هیونگ تو که میدونی من کاری که بخوام رو انجام میدم پس چرا الکی حرص میخوری
جین:اخر سر من از دست تو میمیرم
جونگ کوک:خدا نکنه
جونگ کوک:تهیونگ میای تو اتاق بهم میگی که برای فردا شب محموله داریم یه ادرس بگو که برن اونجا پنجاه تا ادم مصلحم میزاری تو اون مکان به محض اینکه رفتن هر کی بود میکشنش فهمیدی
تهیونگ:اوهوم بریم
جونگ کوک و تهیونگ اینا رو تو اتاق کار میگن و میونگ سو همه چی رو از اون طرف میشنوه
میونگ سو:بیونگ فردا محموله دارن
بیونگ:اره من فردا با بچه ها میرم میارمش
میونگ سو:باشه برو
پرش زمانی فردا شب
وقتی میرن به اون مکان بهشون حمله میشه و بعضی ادما میمیرن بیونگم تیر میخوره میرسوننش خونه
میونگ سو:چی شده
بیونگ:چیزیم نیست...خوبم
میونگ سو:از تو نپرسیدم کار کی بود
یکی از محافظا:ما رفتیم اونجا اما تله بود همه مردن فقط چند نفرمون زنده موندن خانم
میونگ سو:برو بگو دکتر بیاد
همون محافظ:چشم خانم
بعد از وند مین دکتر میاد و بیونگ رو معاینه میکنه میره میونگ سو تو این فکر که اگه فهمیدن شنود تو خونس پس جاسوسم گیر اوردن و ازش حرف کشیدن باید یکی اونجا باشه که حرف نزنه و به اینجا خبر بده
میونگ سو ویو:
چطوره که خودم برم منو نه میشناسه نه شک میکنه تازه من بلدم از خودم دفاع کنم انتقام بیونگم باید بگیرم خودم میرم اونجا این بهتره
پایان میونگ سو ویو
میونگ سو:بیونگ بهتری
بیونگ:من که گفتم چیزیم نیست خوبم الان
میونگ سو:یه تصمیمی گرفتم
بیونگ:خب
میونگ سو:خودم میخوام برم تو عمارت جئون
ببونگ:شوخی خوبی حال و حوامو عوض کرد(با خنده)
میونگ سو:بنظرت من شوخی دارم
بیونگ:نکنه میخوای بمیری
میونگ سو:ببین بیونگ هر کی بره لو مون میده من حواسم به خودم هست فردا صبح راه میوفتم
بیونگ:ببخشیدا اما میخوای بری اونجا چیکار کنی
میونگ سو:اگه من اونو میشناسم اون اروم نمیگیره خودم میرم حرف اخرم همینه
بیونگ:نمیشه
میونگ سو:اما من از تو نخواستم من فقط بهت خبر دادم
بیونگ:چیکارت کنم هر چی بگم باز حرف خودته برو اما اگه بمیری من میدونم با تو ها
میونگ سو:نگران نباش تا جئون نفرستم جهنم خودم نمیرم
بیونگ:یه شرطم دارم یه گوشواره بهت میدم که توش شنود و جیپی اسه هر وقت گیر افتادی بهم بگی منم میام نجاتت میدم
جیمین:بریم به بقیه بگیم
میرن طبقه پایین
نامجون:چی شد حرف زد
جیمین:اره
جین:خب
جیمین:یه شنود تو اتاق کاره
تهیونگ: برای همون اون فهمید که محموله داریم بعد تعقیب تون کردن
جونگ کوک:چطوره ماهم یه نقشه بکشیم براشون(با لبخند شیطانی)
جیهوپ:باز میخوای چیکار کنی ایندفعه به خونه حمله میکنه جونتو میگیره
جونگ کوک:بیاد جای ما مشخصه خوش اومده
جین:منو ببین بچه کاری نکنی کفری شه
جونگ کوک:هیونگ تو که میدونی من کاری که بخوام رو انجام میدم پس چرا الکی حرص میخوری
جین:اخر سر من از دست تو میمیرم
جونگ کوک:خدا نکنه
جونگ کوک:تهیونگ میای تو اتاق بهم میگی که برای فردا شب محموله داریم یه ادرس بگو که برن اونجا پنجاه تا ادم مصلحم میزاری تو اون مکان به محض اینکه رفتن هر کی بود میکشنش فهمیدی
تهیونگ:اوهوم بریم
جونگ کوک و تهیونگ اینا رو تو اتاق کار میگن و میونگ سو همه چی رو از اون طرف میشنوه
میونگ سو:بیونگ فردا محموله دارن
بیونگ:اره من فردا با بچه ها میرم میارمش
میونگ سو:باشه برو
پرش زمانی فردا شب
وقتی میرن به اون مکان بهشون حمله میشه و بعضی ادما میمیرن بیونگم تیر میخوره میرسوننش خونه
میونگ سو:چی شده
بیونگ:چیزیم نیست...خوبم
میونگ سو:از تو نپرسیدم کار کی بود
یکی از محافظا:ما رفتیم اونجا اما تله بود همه مردن فقط چند نفرمون زنده موندن خانم
میونگ سو:برو بگو دکتر بیاد
همون محافظ:چشم خانم
بعد از وند مین دکتر میاد و بیونگ رو معاینه میکنه میره میونگ سو تو این فکر که اگه فهمیدن شنود تو خونس پس جاسوسم گیر اوردن و ازش حرف کشیدن باید یکی اونجا باشه که حرف نزنه و به اینجا خبر بده
میونگ سو ویو:
چطوره که خودم برم منو نه میشناسه نه شک میکنه تازه من بلدم از خودم دفاع کنم انتقام بیونگم باید بگیرم خودم میرم اونجا این بهتره
پایان میونگ سو ویو
میونگ سو:بیونگ بهتری
بیونگ:من که گفتم چیزیم نیست خوبم الان
میونگ سو:یه تصمیمی گرفتم
بیونگ:خب
میونگ سو:خودم میخوام برم تو عمارت جئون
ببونگ:شوخی خوبی حال و حوامو عوض کرد(با خنده)
میونگ سو:بنظرت من شوخی دارم
بیونگ:نکنه میخوای بمیری
میونگ سو:ببین بیونگ هر کی بره لو مون میده من حواسم به خودم هست فردا صبح راه میوفتم
بیونگ:ببخشیدا اما میخوای بری اونجا چیکار کنی
میونگ سو:اگه من اونو میشناسم اون اروم نمیگیره خودم میرم حرف اخرم همینه
بیونگ:نمیشه
میونگ سو:اما من از تو نخواستم من فقط بهت خبر دادم
بیونگ:چیکارت کنم هر چی بگم باز حرف خودته برو اما اگه بمیری من میدونم با تو ها
میونگ سو:نگران نباش تا جئون نفرستم جهنم خودم نمیرم
بیونگ:یه شرطم دارم یه گوشواره بهت میدم که توش شنود و جیپی اسه هر وقت گیر افتادی بهم بگی منم میام نجاتت میدم
۵۲.۲k
۱۸ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.