. . . . . .فیک جـونگکوک. . . . .

. . . . . .فیک جـونگکوک. . . . .

part ⁵

نیم؟ ازدواج اجباری

ویو لیلی
که یهو با بدن جونگ کوک برخورد کردم و افتادم زمین

– بلند شو خوبی؟
+وادف..تو چرا هیچی تنت نیستتت (جیغ بنفش)
– یااا حموم بودم تو یهو امدی تو اتاق
+ چشمام رو میبندم* برو اونور برم بیرون

ویو لیلی
از اتاق کوک بیرون رفتم و وارد اتاق خودم شدم روی تخت دراز کشیدم و فکرم درگیر شد
اگه اون اتاق ممنوع...یه ربطی به این ازدواج داشته باشه چی؟..ا..اگه.. بیخیال نمیخوام نفوذ بد بزنم اینجوری نیست..

ویو کوک
لباس پوشیدم میخواستم امشب با تهیونگ برم مهمونی..اماده شدم و قبل رفتن وارد اتاق لیلی شدم

– من ممکنه شب دیر بیام
+ اصلا نیا (آروم)
– چی؟
+ هیچی خدافظ
–باشه..
& (تهیونگ) چجوری کوچولو
– هیونگ..بهم نگو کوچولو
& ازدواجت مبارک پسر
– دلت خوشه ها...
وارد مکان مهمونی شدیم که یهووووو....


★
★
بازم خماری👍🏻👍🏻👍🏻
بچه ها یه سوال میپرسم همکاری کنید
دوست دارین پارت بعد تهکوک بشه؟ یا نه؟
حتما نظر بدین که امشب پارت بعد رو تهکوکی بزارم یا نه