عشق بی انتها ⁹

عشق بی انتها ⁹
*: هوم
+: هر کاری کردم نتونستم ب م کنارش حالا چیکار کنم
*: یه فکر دارم
+: چه فکری
*: بیا رو تختا شماره بنویسیم و به استادم ن بگیم بیاد برامون جورش کنه هیچکس رو حرف ما حرف نمیزنه
+: اوم فکر خوبیه بیه تو از اتاق بیرونشون کن تا من حلش کنم
*: اوکی
چه از اتاق بیرونشون کرد منم از فرصت استفاده کرم و شماره ی صندلی هاشون داخل اتوبوس رو نوشتم رو تخت ها بعدشم به چه مین پیام دادم و خودمم رفتم استاد رو صدا زدم و اومد
استاد : خب شماره صندلی ها تون که رو اتوبوس بود و یادتون هست
+×÷*: اوهوم
استاد : خب روی تخت هاتون هم شماره نوشته شده شماره صندلی هاتون شماره ی تخت هاتون هم هست
×÷: نه این ممکن نیست من قبولش ندارم (همزمان)
استاد : ببخشید دست من نیست
÷: بیاین جاهامون عوض
+*: نچ بعدشم تاشب مونده بیاین بریم بیرون
×: نچ ما میخوایم بریم بازی دروغ سنج
+*: خوب ماهم میایم
رفتن بازی
یونا: خوب افتاد روی من و سه مین اما سر بطری طرف من خب یه ،ینا اگه کسی رو دوست داری بگو من عاشق فلان آدم هستم
+: یا اینقدر شخصی نباش