part 10
part 10
نامجون از اتاق رفت بیرون و ا.ت هم چند دقیقه بعدش رفت تو اتاقش تا بخوابه ولی سخت خوابید چون خیلی درد داشت
پرش زمانی به فردا 🕐
ویو ا.ت⬜️
ا.ت از خواب بیدار شدم و بدنم درد میکرد به سختی از جام پاشدم و رفتم دوش گرفتم . ۳۰ مین بعد آمدم بیرون جلوی آینه به زخم هام نگاه کردم خیلی تابلو بود یادم افتاد که امشب باید باهاشون برم به مهمونی حالم بد شد چون قطعا همه فکر میکردم هرزم
پایان ویو ا.ت ⬜️
جین در رو باز کرد و آمد داخل
جین : هی هرزه کوچولو آماده ای
ا.ت : هی جین احتمالا نباید در بزنی
جین : ا.ت تو حتی آماده هم نشدی ؟
ا.ت : برای ؟
جین : قراره باهم بریم بیرون که لباس بخری
اگر نمی خای من الاف نیستم برم
ا.ت : آهان نه به کل یادم رفته بود الان میام
جین : زود باش من پایین منتظرم ج
جین رفت بیرون و ا.ت ۲۰ مین بعد حاضر شد و رفت پایین
ویو ا.ت ⬜️
رفتم دم در ۲ مین بعد یه ماشین مک لارن جلوم وایسادم
جین : هرزه کوچولو نمیخای سوار بشی
ا.ت پشمامش ریخته بود
ا.ت : امم آره
ا.ت سوار ماشین شد
۳۰ مین بعد
جین دستش رو گذاشت روی رون ا.ت
جین : خب تا پاساژی که میریم ۱ ساعت راهه میخای همش رو ساکت باشی
ا.ت : خب چی بگم
جین : نمیدونم من از سکوت خوشم میاد ولی این همه سکوت باعث میشه حوصلم سر بره
ا.ت : خب پس این ماشین همه شماس
جین : نه این ماشین فقط برای منه
ا.ت : پس وضع خوبی دارین
جین : هم ....... اره
ا.ت : راستی جین برای مهمونی امشب من نمیدونم کبودی های که شما روی بدنم انداختید رو چیکار کنم ؟
جین : خببب که چی ؟
ا.ت : اونجوری همه فکر میکنن برده جنسی هستم
جین : ببین تو قراره به عنوان دوست دختر کوک وارد اون مهمونی بشی و دیگه فکر نکنم کسی فکر بد کنه
ا.ت : ولی من که دوست دختر واقعیش نیستم
جین : میتونی باشی (نیشخند)
ا.ت : نه ......نه ممنون همینکه فیلم بازی کنم کافیه
جین :😂
پرش زمانی به پاساژ🕐
حمایت کنید پارت بعد یکوچولو خاکبرسری
نامجون از اتاق رفت بیرون و ا.ت هم چند دقیقه بعدش رفت تو اتاقش تا بخوابه ولی سخت خوابید چون خیلی درد داشت
پرش زمانی به فردا 🕐
ویو ا.ت⬜️
ا.ت از خواب بیدار شدم و بدنم درد میکرد به سختی از جام پاشدم و رفتم دوش گرفتم . ۳۰ مین بعد آمدم بیرون جلوی آینه به زخم هام نگاه کردم خیلی تابلو بود یادم افتاد که امشب باید باهاشون برم به مهمونی حالم بد شد چون قطعا همه فکر میکردم هرزم
پایان ویو ا.ت ⬜️
جین در رو باز کرد و آمد داخل
جین : هی هرزه کوچولو آماده ای
ا.ت : هی جین احتمالا نباید در بزنی
جین : ا.ت تو حتی آماده هم نشدی ؟
ا.ت : برای ؟
جین : قراره باهم بریم بیرون که لباس بخری
اگر نمی خای من الاف نیستم برم
ا.ت : آهان نه به کل یادم رفته بود الان میام
جین : زود باش من پایین منتظرم ج
جین رفت بیرون و ا.ت ۲۰ مین بعد حاضر شد و رفت پایین
ویو ا.ت ⬜️
رفتم دم در ۲ مین بعد یه ماشین مک لارن جلوم وایسادم
جین : هرزه کوچولو نمیخای سوار بشی
ا.ت پشمامش ریخته بود
ا.ت : امم آره
ا.ت سوار ماشین شد
۳۰ مین بعد
جین دستش رو گذاشت روی رون ا.ت
جین : خب تا پاساژی که میریم ۱ ساعت راهه میخای همش رو ساکت باشی
ا.ت : خب چی بگم
جین : نمیدونم من از سکوت خوشم میاد ولی این همه سکوت باعث میشه حوصلم سر بره
ا.ت : خب پس این ماشین همه شماس
جین : نه این ماشین فقط برای منه
ا.ت : پس وضع خوبی دارین
جین : هم ....... اره
ا.ت : راستی جین برای مهمونی امشب من نمیدونم کبودی های که شما روی بدنم انداختید رو چیکار کنم ؟
جین : خببب که چی ؟
ا.ت : اونجوری همه فکر میکنن برده جنسی هستم
جین : ببین تو قراره به عنوان دوست دختر کوک وارد اون مهمونی بشی و دیگه فکر نکنم کسی فکر بد کنه
ا.ت : ولی من که دوست دختر واقعیش نیستم
جین : میتونی باشی (نیشخند)
ا.ت : نه ......نه ممنون همینکه فیلم بازی کنم کافیه
جین :😂
پرش زمانی به پاساژ🕐
حمایت کنید پارت بعد یکوچولو خاکبرسری
۲.۷k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.