(ازدواج اجباری )
(ازدواج اجباری )
P4
آ.ت باشه من میرم بخوابم
کوک باش برو بخواب خانم کوچولو
آ.ت هوف خدانگهدار
فردا صبح.....
ساعت سه ی ظهر بود از خواب بلند شدم
وای دیرم شده باید برم
وقتی رفتم پایین دیدم کوک و مامان و بابام دارن حرف میزنن
مامان آ.ت آ.ت بیدار شدی 😗😁
آ.ت آره
کوک الان وقت بیدار شدنه ؟
آ.ت خو خواب شیرینی بود 😒
کوک خوبه برو حاضر شو
آ.ت الااااانننننن میرم بزار از خواب بلند شم
رفتم حاضر شدم (عکس لباس رو میزارم )
کوک بلخره اومد
رفتیم نشستیم توی ماشین .
کوک خوب ببین اول میری آرایشگاه بعد اون جا لباس عروس رو میپوشی!بعد بابات میاد دنبالت بعد .......................
آ.ت فهمیدم ،مرسی
ده دقیقه بعد ..........
رسیدیم من رفتم داخل آرایشگاه،آ.ت وای چقدر بزرگه
خانم آرایشگر خوب خانم آ.ت خیلی خوش اومدید بفرمایید از این طرف
آ.ت او ممنونم
یک ساعت بعد......
آرایشم کرد و گفت برم موهامو درست کنم
خانم آرایشگر خانم آ.ت بیاید موهاتون رو درست کنم .
آ.ت باشه اومدم .
دوساعت بعد.......
خوب من چون موهام بلند بود طول کشید درست کنن .
لباسم رو پوشیدم ،بابام اومد دنبالم و ما رفتیم توی تالار(نمیدونم کره ای تالار دارن یا نه آخه بغضی هاشون توی باغ تالارن😂)
وقتی نشسته بودم توی یکی از اتاقا که یهو
ذهن آ.ت
اگه کوک ازم خوشش نیاد چی ؟
اگه کوک من رو بزنه چی ؟
اگه از یکی دیگه خوشش بیاد چی ؟
وکلی حرف های دیگه ........
وقتی به خودم اومدم دیدم گریه کردم سریع دستمال کاغذی برداشتم صورتم رو آروم آرم پاک کردم که آرایشم خراب نشه
بعد بابام اومد وگفت
بابای آ.ت خوب آ.ت بیا بریم
آ.ت باشه الان اومدم
ادامه دارد.....
P4
آ.ت باشه من میرم بخوابم
کوک باش برو بخواب خانم کوچولو
آ.ت هوف خدانگهدار
فردا صبح.....
ساعت سه ی ظهر بود از خواب بلند شدم
وای دیرم شده باید برم
وقتی رفتم پایین دیدم کوک و مامان و بابام دارن حرف میزنن
مامان آ.ت آ.ت بیدار شدی 😗😁
آ.ت آره
کوک الان وقت بیدار شدنه ؟
آ.ت خو خواب شیرینی بود 😒
کوک خوبه برو حاضر شو
آ.ت الااااانننننن میرم بزار از خواب بلند شم
رفتم حاضر شدم (عکس لباس رو میزارم )
کوک بلخره اومد
رفتیم نشستیم توی ماشین .
کوک خوب ببین اول میری آرایشگاه بعد اون جا لباس عروس رو میپوشی!بعد بابات میاد دنبالت بعد .......................
آ.ت فهمیدم ،مرسی
ده دقیقه بعد ..........
رسیدیم من رفتم داخل آرایشگاه،آ.ت وای چقدر بزرگه
خانم آرایشگر خوب خانم آ.ت خیلی خوش اومدید بفرمایید از این طرف
آ.ت او ممنونم
یک ساعت بعد......
آرایشم کرد و گفت برم موهامو درست کنم
خانم آرایشگر خانم آ.ت بیاید موهاتون رو درست کنم .
آ.ت باشه اومدم .
دوساعت بعد.......
خوب من چون موهام بلند بود طول کشید درست کنن .
لباسم رو پوشیدم ،بابام اومد دنبالم و ما رفتیم توی تالار(نمیدونم کره ای تالار دارن یا نه آخه بغضی هاشون توی باغ تالارن😂)
وقتی نشسته بودم توی یکی از اتاقا که یهو
ذهن آ.ت
اگه کوک ازم خوشش نیاد چی ؟
اگه کوک من رو بزنه چی ؟
اگه از یکی دیگه خوشش بیاد چی ؟
وکلی حرف های دیگه ........
وقتی به خودم اومدم دیدم گریه کردم سریع دستمال کاغذی برداشتم صورتم رو آروم آرم پاک کردم که آرایشم خراب نشه
بعد بابام اومد وگفت
بابای آ.ت خوب آ.ت بیا بریم
آ.ت باشه الان اومدم
ادامه دارد.....
۱۲.۴k
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.