سناریو درخواستی شماره ۲
وقتی شغلت دندان پزشک و میری خونه مامانشون چون میخواد ازت خواستگاری کنه
نامجون : خب مامان الان که دیگه دیدی دندونات چیزیش نیست و سالمه میشه بری برا دکترمون یه لیوان آب بیاری لطفا؟ * علامت مامانش & *
& اممم باشه * میره تو آشپزخونه *
نامجون : خانم دکتر میدونستین من همیشه دندونام نیاز به نگهداری داره؟
ا.ت : آممم خب چرا بهم نگفتین چک کنم دندوناتونو؟
نامجون : وقت زیاده ، بعد از ازدواج هم وقت داریم
ا.ت : * شوکه *
نامجون : * لبخند *
*
جین : خبببب خانم دکتر لطفا بیای تو حیاط تا پولشو باهاتون حساب کنم
ا.ت : چشم * میرن تو حیاط *
جین : شما مجردین دیگه؟
ا.ت : آممم بله چطور مگه؟
جین : خب معلومه چون دوست ندارم زنم متاهل باشه
ا.ت : جاااننن؟
* مبارک جین لاورا باشه😂*
*
یونگی : میتونید یه خمیر دندون خوب بهم معرفی کنید؟ آخه من خیلی به دندونام اهمیت میدم
ا.ت : اوو چه خوب ، از مردایی که به دندوناشون اهمیت میدن خوشم میاد * با خنده *
یونگی : خب میتونید با من ازدواج کنید به هر حال من هم شوهر خوبی هستم و هم خاطر خواه زیاد دارم دیدین دیگه همه میگن یونگی مری می
ا.ت : .....
یونگی : ....
ا.ت برای همیشه : ....
*
هوپی : میتونم یه چیزی ازتون بخوام؟
ا.ت : بله حتما بفرمایین
هوپی : میتونم یه زن دندون پزشک داشته باشم؟
ا.ت : عععع...خب...آره چرا که نه من خیلیا رو سراغ دارم ، همکارام هستن خیلیم خوبن
هوپی : نه من تو رو میخوام
ا.ت : ب..بله؟
هوپی : به به * لبخند *
*
جیمین : * صورتشو بهت نزدیک میکنه * میگم...دندون پزشکا همشون انقدر خوشگلن؟
ا.ت : * خجالت زده میخنده *
جیمین : میدونید چیه من کلا زن دندون پزشک میپسندم در واقع این یه... * مشترک مورد نظر درحال مخ زنی میباشند بوق بوق بوق *
*
ته : ببخشید حالا که کار مامانم رو راه انداختین میشه یه نگاهی هم به دندونای من بندازین؟
ا.ت : چرا که نه * ته میشینه رو مبل و تکیه میده و ا.ت در حالی که وایساده آینه قاشقی رو میزاره تو دهن ته *
ته : * در حالی که تو دهنش آینه قاشقیه * ایشه ژَنَه اِژی؟
ا.ت : چی؟
ته : ایشه ژنه اژی؟
ا.ت : متوجه نمیشم * آینه رو از دهن ته در میاره *
ته : میگم میشه زنم بشی؟
ا.ت : * وِی پشمای از دست رفته از را دوباره از دست میدهد *
ته : نگاه های خمار و جذاب *
*
کوک : عااا خانم دکتر میدونستید من همیشه مسواک میزنم؟
ا.ت : اوو چه عالی
کوک : یه شوهر نمیخواین که خیلی به دندوناش برسه و مسواکم بزنه؟
ا.ت : خب...چرا که نه .. چطور مگه؟ * با خنده *
کوک : خب بیا بگیر دیگه
ا.ت : چیو؟
کوک : نخ رو
ا.ت : ....
کوک : ...
ا.ت : .....
کوک : مال من میشی؟
ا.ت : ب..بله؟
کوک : بله رو هم که گرفتم مبارکه * مبارکه لیلیلیلیلی🤣*
لایک و کامنت یادتون نره:)))
نامجون : خب مامان الان که دیگه دیدی دندونات چیزیش نیست و سالمه میشه بری برا دکترمون یه لیوان آب بیاری لطفا؟ * علامت مامانش & *
& اممم باشه * میره تو آشپزخونه *
نامجون : خانم دکتر میدونستین من همیشه دندونام نیاز به نگهداری داره؟
ا.ت : آممم خب چرا بهم نگفتین چک کنم دندوناتونو؟
نامجون : وقت زیاده ، بعد از ازدواج هم وقت داریم
ا.ت : * شوکه *
نامجون : * لبخند *
*
جین : خبببب خانم دکتر لطفا بیای تو حیاط تا پولشو باهاتون حساب کنم
ا.ت : چشم * میرن تو حیاط *
جین : شما مجردین دیگه؟
ا.ت : آممم بله چطور مگه؟
جین : خب معلومه چون دوست ندارم زنم متاهل باشه
ا.ت : جاااننن؟
* مبارک جین لاورا باشه😂*
*
یونگی : میتونید یه خمیر دندون خوب بهم معرفی کنید؟ آخه من خیلی به دندونام اهمیت میدم
ا.ت : اوو چه خوب ، از مردایی که به دندوناشون اهمیت میدن خوشم میاد * با خنده *
یونگی : خب میتونید با من ازدواج کنید به هر حال من هم شوهر خوبی هستم و هم خاطر خواه زیاد دارم دیدین دیگه همه میگن یونگی مری می
ا.ت : .....
یونگی : ....
ا.ت برای همیشه : ....
*
هوپی : میتونم یه چیزی ازتون بخوام؟
ا.ت : بله حتما بفرمایین
هوپی : میتونم یه زن دندون پزشک داشته باشم؟
ا.ت : عععع...خب...آره چرا که نه من خیلیا رو سراغ دارم ، همکارام هستن خیلیم خوبن
هوپی : نه من تو رو میخوام
ا.ت : ب..بله؟
هوپی : به به * لبخند *
*
جیمین : * صورتشو بهت نزدیک میکنه * میگم...دندون پزشکا همشون انقدر خوشگلن؟
ا.ت : * خجالت زده میخنده *
جیمین : میدونید چیه من کلا زن دندون پزشک میپسندم در واقع این یه... * مشترک مورد نظر درحال مخ زنی میباشند بوق بوق بوق *
*
ته : ببخشید حالا که کار مامانم رو راه انداختین میشه یه نگاهی هم به دندونای من بندازین؟
ا.ت : چرا که نه * ته میشینه رو مبل و تکیه میده و ا.ت در حالی که وایساده آینه قاشقی رو میزاره تو دهن ته *
ته : * در حالی که تو دهنش آینه قاشقیه * ایشه ژَنَه اِژی؟
ا.ت : چی؟
ته : ایشه ژنه اژی؟
ا.ت : متوجه نمیشم * آینه رو از دهن ته در میاره *
ته : میگم میشه زنم بشی؟
ا.ت : * وِی پشمای از دست رفته از را دوباره از دست میدهد *
ته : نگاه های خمار و جذاب *
*
کوک : عااا خانم دکتر میدونستید من همیشه مسواک میزنم؟
ا.ت : اوو چه عالی
کوک : یه شوهر نمیخواین که خیلی به دندوناش برسه و مسواکم بزنه؟
ا.ت : خب...چرا که نه .. چطور مگه؟ * با خنده *
کوک : خب بیا بگیر دیگه
ا.ت : چیو؟
کوک : نخ رو
ا.ت : ....
کوک : ...
ا.ت : .....
کوک : مال من میشی؟
ا.ت : ب..بله؟
کوک : بله رو هم که گرفتم مبارکه * مبارکه لیلیلیلیلی🤣*
لایک و کامنت یادتون نره:)))
۹.۹k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.