سفر در زمان پارت : سیزدهم حامله ام
گوجو: عررررررررررررررررر .... موچییییییی
نیشیمیا: * هنگ کردن چون بخاطر شربت دیشب الان باید با هم . اِهم اِهم میکردن *
نیشیمیا: صبح بخیر ، حالتون خوبه ؟
گوجو: اره از این بهتر نمیشه
گتو : من که عالیم
ساتومی : کار کدوم یکی از شما چصخلا بودددددددددددددد ، تا صبح جر خوردم
نیشیمیا: شت ، چیشده ؟ * دو زاریش افتاد که اشتباهی شربت معمولی رو به گوجو و گتو داده و شربت اصلی رو به مگومی و ساتومی *
گوجو: چیشده فرزندم ؟
مگومی: اییی کمرممم
گتو : مشکوک میزنید
نیشیمیا: کافیه آقا، کار من بود
ساتومی: واتتت نیشیمیا چطور دلت اومد ؟
نیشیمیا: * نیشیمیا هول شد و تند تند همه چیز رو گفت : اه .. خب من میخواستم شربت تحریک کننده رو بدم به بابا و عمو گوجو اشتباهی دادم به شما دو نفر حالا که چیزی نشده فوقش اگه باردار بودی میریم سقط میکنیم
گوجو: هان ؟ * بچه مغزش سوت کشیده *
گتو : شربت چی ؟ * این یکی مخش پریده *
نیشیمیا: روم به دیوار "شربت تحریک کننده"
گتو : * هنگ کردن *
مگومی: خدا خفت کنه نیشیمیا... من هنوز برای پدر شدن زود بودم
ساتومی: دیشب بدترین شب عمرم بود
نیشیمیا: والا فیلم ها چیز دیگه ای میگن
مگومی ساتومی: هِن ؟
نوبارا و نیشیمیا: گاومون زایید
خب تو اتاق شما دو نفر دوربین نصب کردیم
ساتومی: چرا تو به دیار باقی نمی شتافی ؟
چرا تموم نمیشی ؟
بخون
نیشیمیا: چیو ؟
ساتومی: اشهدتو
نیشیمیا: نه نه صبر کن برا بچت ضرر داره
سوکونا: ههاهههاا * خمیازه ، بچم تازه از خواب بیدار شده از غافله بی خبره *
سوکونا: چی شده ؟
نیشیمیا: هیچی عشقم تو برو بخواب قراره خاله و عمو بشیم * بهترین زوج ها همین دو نفرن *
سوکونا: کی حاملت کرده گوجو؟
ساتومی: من حاملم
سوکونا: از کی ؟ اها از مگومی ؟ مبارکه بچه دختره یا پسر
مگومی: دختر
ساتومی: حس میکنم باید یه راهی برای برگشت به اینده پیدا کنم
نیشیمیا: * هنگ کردن چون بخاطر شربت دیشب الان باید با هم . اِهم اِهم میکردن *
نیشیمیا: صبح بخیر ، حالتون خوبه ؟
گوجو: اره از این بهتر نمیشه
گتو : من که عالیم
ساتومی : کار کدوم یکی از شما چصخلا بودددددددددددددد ، تا صبح جر خوردم
نیشیمیا: شت ، چیشده ؟ * دو زاریش افتاد که اشتباهی شربت معمولی رو به گوجو و گتو داده و شربت اصلی رو به مگومی و ساتومی *
گوجو: چیشده فرزندم ؟
مگومی: اییی کمرممم
گتو : مشکوک میزنید
نیشیمیا: کافیه آقا، کار من بود
ساتومی: واتتت نیشیمیا چطور دلت اومد ؟
نیشیمیا: * نیشیمیا هول شد و تند تند همه چیز رو گفت : اه .. خب من میخواستم شربت تحریک کننده رو بدم به بابا و عمو گوجو اشتباهی دادم به شما دو نفر حالا که چیزی نشده فوقش اگه باردار بودی میریم سقط میکنیم
گوجو: هان ؟ * بچه مغزش سوت کشیده *
گتو : شربت چی ؟ * این یکی مخش پریده *
نیشیمیا: روم به دیوار "شربت تحریک کننده"
گتو : * هنگ کردن *
مگومی: خدا خفت کنه نیشیمیا... من هنوز برای پدر شدن زود بودم
ساتومی: دیشب بدترین شب عمرم بود
نیشیمیا: والا فیلم ها چیز دیگه ای میگن
مگومی ساتومی: هِن ؟
نوبارا و نیشیمیا: گاومون زایید
خب تو اتاق شما دو نفر دوربین نصب کردیم
ساتومی: چرا تو به دیار باقی نمی شتافی ؟
چرا تموم نمیشی ؟
بخون
نیشیمیا: چیو ؟
ساتومی: اشهدتو
نیشیمیا: نه نه صبر کن برا بچت ضرر داره
سوکونا: ههاهههاا * خمیازه ، بچم تازه از خواب بیدار شده از غافله بی خبره *
سوکونا: چی شده ؟
نیشیمیا: هیچی عشقم تو برو بخواب قراره خاله و عمو بشیم * بهترین زوج ها همین دو نفرن *
سوکونا: کی حاملت کرده گوجو؟
ساتومی: من حاملم
سوکونا: از کی ؟ اها از مگومی ؟ مبارکه بچه دختره یا پسر
مگومی: دختر
ساتومی: حس میکنم باید یه راهی برای برگشت به اینده پیدا کنم
۳.۵k
۲۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.