ات ویو: امروز نامجون گفت بیا بریم بیرون منم با نامجون رفت
ات ویو: امروز نامجون گفت بیا بریم بیرون منم با نامجون رفتم بیرون یکم خرید کردیم بعدش رفتیم به رستوران که بک دفعه مونا و رزی بقیه خدمتکارا با لباس بیرون دیدم برام جشن گرفتن خیلی خوش گذشت نامجون ازم خاستگاری کرد من قبول کردم هفته بعد عروسیمونه یک هفته بعد امروز عروسیمونه لباس عروس پوشیدم دست گلمو گرفتم رفتم پیش نامجون و رفتیم تالار همه برامون آرزوی خوشبختی کردن چون من پدرم نبود دستمو بگیره ببره پیش نامجون جیهوپ دستمو گرفتو منو برد پیش نامجون حلقه هامونو دست هم کردیم
۲.۰k
۱۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.