سناریو
وقتی حامله ای و از روی پله ها سر میخوری و میوفتی زمین و بیهوش میشی(بچتون سالمه)
نامجون:وایی ا/ت (گریه با صدای بلند) براید بغلت میکنه و میبرتت بیمارستان
جین:بالا سرت ننشسته داره گریه میکنه😑نمیخوای حرکتی بزنی فرزندم 🤣وایی ا/ت بلند شو قول میدم غذا هامو باهات تقسیم کنم😂 میبرتت بیمارستان
شوگا:ایشون خواب بود و بلند شد تا بره دستشویی که تو رو دید😑😐😂
جیهوپ:اول زنک زد به دکتر خانوادگیتون بعدش خودشم غش کرد😑بچم ترسیده خووو
جیمین:میخواست براید بغلت کنه و چون حامله بودی و انقد سنگین بودی نتونست و زنگ زد به آمبولانس تا بیاد ببرتت😂خپل خو کم بخور😂
تهیونگ:داشت گیم بازی میکرد و اصلا حواسش بهت نبود😐یونتان تو رو پیدا میکنه و انقد سرو صدا میکنه که آخر تهیونگ میاد میبینتت میبرتت بیمارستان قربون یونتان چه یونتان یونتانی کردم😂
جونگکوک:سرش تو گوشی بود و راه میرفت و شیرموز میخورد و همینکه تو رو روی زمین میبینه لیوان شیرموز از دستش میوفته و بدو بدو میاد سمتت تا ببرتت بیمارستان
پدصگ شیرموز مرگ بچم شد😐😑😂
لایک کن خو زحمت کشیدم بیشور😂😂😂😂
نامجون:وایی ا/ت (گریه با صدای بلند) براید بغلت میکنه و میبرتت بیمارستان
جین:بالا سرت ننشسته داره گریه میکنه😑نمیخوای حرکتی بزنی فرزندم 🤣وایی ا/ت بلند شو قول میدم غذا هامو باهات تقسیم کنم😂 میبرتت بیمارستان
شوگا:ایشون خواب بود و بلند شد تا بره دستشویی که تو رو دید😑😐😂
جیهوپ:اول زنک زد به دکتر خانوادگیتون بعدش خودشم غش کرد😑بچم ترسیده خووو
جیمین:میخواست براید بغلت کنه و چون حامله بودی و انقد سنگین بودی نتونست و زنگ زد به آمبولانس تا بیاد ببرتت😂خپل خو کم بخور😂
تهیونگ:داشت گیم بازی میکرد و اصلا حواسش بهت نبود😐یونتان تو رو پیدا میکنه و انقد سرو صدا میکنه که آخر تهیونگ میاد میبینتت میبرتت بیمارستان قربون یونتان چه یونتان یونتانی کردم😂
جونگکوک:سرش تو گوشی بود و راه میرفت و شیرموز میخورد و همینکه تو رو روی زمین میبینه لیوان شیرموز از دستش میوفته و بدو بدو میاد سمتت تا ببرتت بیمارستان
پدصگ شیرموز مرگ بچم شد😐😑😂
لایک کن خو زحمت کشیدم بیشور😂😂😂😂
۴.۸k
۰۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.