پارت26
پارت26
منو داشت میبرد اتاق خودم ولی نمیدونم از خود بیخود شده بودم
در اتاقو باز کرد و کمک کرد برم تو اتاق منو گذاشت رو تخت که ........
ا.ت ویو
گذاشتمش رو تخت که روم خیمه زد
ــ چته وحشیی)(داد)
+وحشی؟ میخوای وحشی یادت بدم؟ 😏
داشت زر زر میکرد که عضوشو حس کردم ورم کرده یه نگاه کوچیک انداختم که بلههه معلومه یونا خانم خوب بهش نمیسازه متوجا شدم داره نزدیک صورتم میشهه که یهو پسش زدم
ـــ هوشششش چته یونا بهت نساخته اومدی سراغ من بیشعور تو عموی منی (داد)
+از امشب به بعد نیستم
ــ ببند بابا
جلدی از اتاق اومدم بیرون
ــ اوفف نزدیک بوداااا رفتم اخرای سریالمو دیدمو و خوابیدم
پرش زمانی فردا
منو داشت میبرد اتاق خودم ولی نمیدونم از خود بیخود شده بودم
در اتاقو باز کرد و کمک کرد برم تو اتاق منو گذاشت رو تخت که ........
ا.ت ویو
گذاشتمش رو تخت که روم خیمه زد
ــ چته وحشیی)(داد)
+وحشی؟ میخوای وحشی یادت بدم؟ 😏
داشت زر زر میکرد که عضوشو حس کردم ورم کرده یه نگاه کوچیک انداختم که بلههه معلومه یونا خانم خوب بهش نمیسازه متوجا شدم داره نزدیک صورتم میشهه که یهو پسش زدم
ـــ هوشششش چته یونا بهت نساخته اومدی سراغ من بیشعور تو عموی منی (داد)
+از امشب به بعد نیستم
ــ ببند بابا
جلدی از اتاق اومدم بیرون
ــ اوفف نزدیک بوداااا رفتم اخرای سریالمو دیدمو و خوابیدم
پرش زمانی فردا
۱۱.۷k
۲۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.