آب نبات شیرین روزای تلخ
آب نبات شیرین روزای تلخ
پارت۳
ویو سونگمین
اون دختره ا_ت انقدر خورده بود که حالش نبود چی میگه پاش گیر کرد میخ است بیوفته میخواستم بگیرمش که فلیکس گرفتش من خودمو جمع جور کردم ا_ت دختر کیوتی به نظر میومد اما خیلی خشن و پرو بود به نظرم بیخیال این حرفا شدم رفتم ماشینو روشن کردم توی راه بودیم
چانگبین:این خانم کیم ا_ت خیلی کیوت به نظر میاد اصلا بهش نمیخوره که دختر خشتی باشع ( نیشخند)
فلیکس: هی هی تو نباید عاشق رقیبت بشی هی حواستو جمع کن
چانگبین: تو هم حواست به خودت باشه چه طوری کمرش گرفتی به نیکی عاشقش نشم در عوض خودت حواست باشه
کان به خاطر ا_ت دعواشون شد
سونگمین: بببخشید دارم شد اما میبرم بالا اما میشه بس کنید خواهش میکنم (با داد)
فلیکس .چانگبین:.....
رفتیم رسیدیم خونه
فلیکس: بببخشید که توی ماشین اعصابت خورد کردم
و با دستش زد به شونه ام
سونگمین: نه عب نداره
رفتم توی اتاقم یه دوش ۲۰ مینی گرفتم امدم لباسمو پوشیدم و موهامو خشک کردم رفتم توی رخت خواب با گوشیم ور میرفتم که چشمام گرم شد و بدون خاموش کردم گوشی خوابم برد
ویو ا_ت
بعد از اتفاق دیشب رفتم خونه آرایشگر پاک کردم رفتم حموم و گرفتم خوابیدم میونه های شب بود که صدای جیغ آمد از جام پریدم رفتم بیرون دیدم تمام راه رو خ نه از پله ها رفتم پایین دیرم خدمت کاری که اونو جای مادرم میذاشتمو کشتن با سرعت رفتم سمتش
ا_ت: اوما اوما(تو اونو خیلی دوستش داشتی پس بهش میگفتی اوما) پا شو تورو خدا
اشک از روی گونه هام ریخت پایین با صدایی که شنیدم بر گشتم به پشت سرمنگاه کردم که یه مرد سیاه پوشید یه ماسک سیاهو قرمز بود بلند شدم اشک از چشمام دوباره با درد
ا_ت : چی کار کردی( با داد و حرس)
با حرس عصبانیت اشکمیریختمدستامو مشت کردم
مرده: خوب دوست داشتم مگه به تو مربوطه
ا_ت: اشغال عوضی دلت مرگ میخواد ( با داد)
مرده: تو اصلا میدونی داری با کی حرف میزنی درست حرف بزن ( با یکمداد)
رفتم سمتش بااینکه قد بلند بود به زور خودمو قد بلند کردم اون ماسکو از روی صورتش آوردم و با صحنه ایکه دیدم خشکم زداون ....اون سونگمین بود اما چرا اونکارو کرد
ا_ت: ای...اشغال میکشمت (گریه داد)
تفنگشو در اورد تا خواست منو بزنه یه ضربه محکم با پام به جای احساسش زدم کهافتادزمینو جای حساسوگرفت
سریع رفتم تنفگشو ور داشتم و جلوش گرفتم
ا_ت : ها دلم میخواد ببینم چه طوری درد میکشی ها
سونگمین : ببین یه دقیقه گوش بده بزار برات توضیع بدم
ا_ت: چیو توضیع میخ ای بدی ها زور کشتیش بعد انتظار داری به حرفات گوش بدم
بلند شد
ا_ت: تکون نخورد شلیک میکنم
آورم امد سمتم منم میرفتم عقب
لذت ببرید....❤️
پارت۳
ویو سونگمین
اون دختره ا_ت انقدر خورده بود که حالش نبود چی میگه پاش گیر کرد میخ است بیوفته میخواستم بگیرمش که فلیکس گرفتش من خودمو جمع جور کردم ا_ت دختر کیوتی به نظر میومد اما خیلی خشن و پرو بود به نظرم بیخیال این حرفا شدم رفتم ماشینو روشن کردم توی راه بودیم
چانگبین:این خانم کیم ا_ت خیلی کیوت به نظر میاد اصلا بهش نمیخوره که دختر خشتی باشع ( نیشخند)
فلیکس: هی هی تو نباید عاشق رقیبت بشی هی حواستو جمع کن
چانگبین: تو هم حواست به خودت باشه چه طوری کمرش گرفتی به نیکی عاشقش نشم در عوض خودت حواست باشه
کان به خاطر ا_ت دعواشون شد
سونگمین: بببخشید دارم شد اما میبرم بالا اما میشه بس کنید خواهش میکنم (با داد)
فلیکس .چانگبین:.....
رفتیم رسیدیم خونه
فلیکس: بببخشید که توی ماشین اعصابت خورد کردم
و با دستش زد به شونه ام
سونگمین: نه عب نداره
رفتم توی اتاقم یه دوش ۲۰ مینی گرفتم امدم لباسمو پوشیدم و موهامو خشک کردم رفتم توی رخت خواب با گوشیم ور میرفتم که چشمام گرم شد و بدون خاموش کردم گوشی خوابم برد
ویو ا_ت
بعد از اتفاق دیشب رفتم خونه آرایشگر پاک کردم رفتم حموم و گرفتم خوابیدم میونه های شب بود که صدای جیغ آمد از جام پریدم رفتم بیرون دیدم تمام راه رو خ نه از پله ها رفتم پایین دیرم خدمت کاری که اونو جای مادرم میذاشتمو کشتن با سرعت رفتم سمتش
ا_ت: اوما اوما(تو اونو خیلی دوستش داشتی پس بهش میگفتی اوما) پا شو تورو خدا
اشک از روی گونه هام ریخت پایین با صدایی که شنیدم بر گشتم به پشت سرمنگاه کردم که یه مرد سیاه پوشید یه ماسک سیاهو قرمز بود بلند شدم اشک از چشمام دوباره با درد
ا_ت : چی کار کردی( با داد و حرس)
با حرس عصبانیت اشکمیریختمدستامو مشت کردم
مرده: خوب دوست داشتم مگه به تو مربوطه
ا_ت: اشغال عوضی دلت مرگ میخواد ( با داد)
مرده: تو اصلا میدونی داری با کی حرف میزنی درست حرف بزن ( با یکمداد)
رفتم سمتش بااینکه قد بلند بود به زور خودمو قد بلند کردم اون ماسکو از روی صورتش آوردم و با صحنه ایکه دیدم خشکم زداون ....اون سونگمین بود اما چرا اونکارو کرد
ا_ت: ای...اشغال میکشمت (گریه داد)
تفنگشو در اورد تا خواست منو بزنه یه ضربه محکم با پام به جای احساسش زدم کهافتادزمینو جای حساسوگرفت
سریع رفتم تنفگشو ور داشتم و جلوش گرفتم
ا_ت : ها دلم میخواد ببینم چه طوری درد میکشی ها
سونگمین : ببین یه دقیقه گوش بده بزار برات توضیع بدم
ا_ت: چیو توضیع میخ ای بدی ها زور کشتیش بعد انتظار داری به حرفات گوش بدم
بلند شد
ا_ت: تکون نخورد شلیک میکنم
آورم امد سمتم منم میرفتم عقب
لذت ببرید....❤️
۸.۸k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.