پارت۶سناریومایکی
گشادیم میشد بیام ویس پارت بزارم😂🤌🏻 ولی ناموسا پارتام طولانیه😂😐🚬
..........................................................
هیروشی همینطور که داشت به کازوتورا نگاه میکرد چشماش پر از اشک شد و اما متوجه این قضیه شد...
اما؛هروشی حالت خوبه؟
هیروشی:*درحال پاک کردن اشکهاش*چیی... نه هیچی خوبم. فقط یه لحظه باید برم یه جایی
هیروشی رفت سمت کازوتورا و جلوش وایساد
ویو کازوتورا
چی.... اون اینجا چیکار میکنه؟ وایسا نکنه...
هیروشی: کازو.. تورا تو زنده ای.... ـــ
کازوتورا: هیرو...... دلم برات تنگ، شده بود
بغض دخترک ترکید و در اغوش گرم دوست مهربانش خودش را جای داد......
کازوتورا: هی... گریه نکن
هیروشی: بعد از هشت سال هنوز نمیتونم گریه کنم؟
کازوتورا: الان پیشتم نگران نباش
هیروشی: وایسا..... باید به باجی هم بگم که دیدمت
(دوزتان اما کل مدت داشت عین بز این دوتارو مینگرید😐)
کازوتورا: نه نمیخواد لازم نیس بهش بگی*با لکنت*
هیروشی: اووووم باشهـ...... ولی تو خیلی عوض شدی
کازوتورا: ضربه های روحی زیادی خوردم... معلوم نیس که چیم عوض شده.....
اما: بیا برییییم دیگهههه
کازوتورا: اره هیرو منم کار دارم باید برم....
هیروشی: بعد از هشت سال دیدمت بعد میخوای به همین زودی بری؟ واقعا خیلی سرد شدی.....
اما: پاهاممم درد گرفت بیا دیگهههه
کازوتورا: هیرو شمارتو بده بعدا بهت همه چیرو توضیح میدم
هیرو: اوووم. باشه....*خیلی بی حال*
*شماره هاشونو به هم دادن و اما و هیروشی رفتن پاساژ*
اما: عررر اینجارو ببین یه انیمه شاپههه
هیروشی:*خیلی بی حال*عه چه جالب....
اما: انقدر پکر نباشششش
هیروشی: اممم باشه....
اما: پس یه لحظه همینجا وایسا تا برگردم.
ویو اما
پدصگگ امروز تولدشه ولی پکرههه. اها فهمیدم..... یه کادو خیلییی خوب براش میخرم تا خوشحال بشههههه. رفتم وارد انیمه شاپ شدم و چندتا اکشن فیگور، پوستر و مانگا براش خریدم. اومدم بیرون که سوپرایزش کنممم، فکر کنم خیلی خوشحال میشههه.
ویو هیروشی
کازوتورا داشت یه چیزی رو قایم میکرد، باجی هم داشت اینکارو میکرد! وایییی سرم پوکید از بس به این اوسکولااا فکر کردمم. یه دقه وایسا.... ساعت هشت شبه و درگیری گنگ همین ساعتا شروع میشه..... بهتره برم گنگ تا بفهمم این روانیا دارن چه گوووهیییی میخورنننن
*محل درگیری، ساعت ۸:۴۵*
حس خوبی ندارم که امارو تنها گذاشتم😐🤌
ولی مهم نییی اول باید برم تو درگیری شرکت کنم بفهمم اینا دارن چه گوهی میخورنننـ تا از ۳ ناحیه ناقصشون کنمممم.
چی......؟
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
خب حدس بزنین هیروشی کووووچک چه جیزییی را بنگریدددد😂🚬
و اینک....
خوووممااارییی😂🚬
..........................................................
هیروشی همینطور که داشت به کازوتورا نگاه میکرد چشماش پر از اشک شد و اما متوجه این قضیه شد...
اما؛هروشی حالت خوبه؟
هیروشی:*درحال پاک کردن اشکهاش*چیی... نه هیچی خوبم. فقط یه لحظه باید برم یه جایی
هیروشی رفت سمت کازوتورا و جلوش وایساد
ویو کازوتورا
چی.... اون اینجا چیکار میکنه؟ وایسا نکنه...
هیروشی: کازو.. تورا تو زنده ای.... ـــ
کازوتورا: هیرو...... دلم برات تنگ، شده بود
بغض دخترک ترکید و در اغوش گرم دوست مهربانش خودش را جای داد......
کازوتورا: هی... گریه نکن
هیروشی: بعد از هشت سال هنوز نمیتونم گریه کنم؟
کازوتورا: الان پیشتم نگران نباش
هیروشی: وایسا..... باید به باجی هم بگم که دیدمت
(دوزتان اما کل مدت داشت عین بز این دوتارو مینگرید😐)
کازوتورا: نه نمیخواد لازم نیس بهش بگی*با لکنت*
هیروشی: اووووم باشهـ...... ولی تو خیلی عوض شدی
کازوتورا: ضربه های روحی زیادی خوردم... معلوم نیس که چیم عوض شده.....
اما: بیا برییییم دیگهههه
کازوتورا: اره هیرو منم کار دارم باید برم....
هیروشی: بعد از هشت سال دیدمت بعد میخوای به همین زودی بری؟ واقعا خیلی سرد شدی.....
اما: پاهاممم درد گرفت بیا دیگهههه
کازوتورا: هیرو شمارتو بده بعدا بهت همه چیرو توضیح میدم
هیرو: اوووم. باشه....*خیلی بی حال*
*شماره هاشونو به هم دادن و اما و هیروشی رفتن پاساژ*
اما: عررر اینجارو ببین یه انیمه شاپههه
هیروشی:*خیلی بی حال*عه چه جالب....
اما: انقدر پکر نباشششش
هیروشی: اممم باشه....
اما: پس یه لحظه همینجا وایسا تا برگردم.
ویو اما
پدصگگ امروز تولدشه ولی پکرههه. اها فهمیدم..... یه کادو خیلییی خوب براش میخرم تا خوشحال بشههههه. رفتم وارد انیمه شاپ شدم و چندتا اکشن فیگور، پوستر و مانگا براش خریدم. اومدم بیرون که سوپرایزش کنممم، فکر کنم خیلی خوشحال میشههه.
ویو هیروشی
کازوتورا داشت یه چیزی رو قایم میکرد، باجی هم داشت اینکارو میکرد! وایییی سرم پوکید از بس به این اوسکولااا فکر کردمم. یه دقه وایسا.... ساعت هشت شبه و درگیری گنگ همین ساعتا شروع میشه..... بهتره برم گنگ تا بفهمم این روانیا دارن چه گوووهیییی میخورنننن
*محل درگیری، ساعت ۸:۴۵*
حس خوبی ندارم که امارو تنها گذاشتم😐🤌
ولی مهم نییی اول باید برم تو درگیری شرکت کنم بفهمم اینا دارن چه گوهی میخورنننـ تا از ۳ ناحیه ناقصشون کنمممم.
چی......؟
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
خب حدس بزنین هیروشی کووووچک چه جیزییی را بنگریدددد😂🚬
و اینک....
خوووممااارییی😂🚬
۹.۵k
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.