Part,8
«ا.ت»
ا.ت:ام..خب قبوله..ولی باید قرار داد امضا کنیم
ببر سیاه:خوشحالم که قبول کردیم(رو به شوگا:قرارد داد رو بیار
ببر سیاه:خب اینم قرار داد (امضا کرد)
ا.ت:(امضا کرد)
ببر سیاه:آمید وارم شریک های خوبی بشیم(با ا.ت دست داد)
ا.ت:همچنین...با اجازتون مرخص میشم آقای..
ببر سیاه:تهیونگ هستم..کیم تهیونگ
(سورپرایز تهیونگ وارد میشود)
ا.ت: خوشبختم ا.ت.پارک ا.ت
تهیونگ:همچنین
ا.ت:خدافظ مستر کیم
تهیونگ: خدافظ خانم پارک
اوففف چقدر جذاب بود..اهم چی میگم..با جیمین راه افتادیم به محل قرار داد های بعدی ..چون چند تا دیگه قرار داد داشتم..
«راوی»
خب فکر کنم فهمیدید چی شد..نقشه تهیونگ همین بود..اون خودش رو جا زد با رئیس باند ببر وحشی...که بااستفاده از این راه مدارک و هر چیز که باعث بشه ا.ت دستگیر بشه رو گیر بیاره...
(با تشکر)
«تهیونگ)
همین جوری که فکر میکردم نفسم داره خوب پیش میره..ولی صبح که تو محل قرار دیدنش قلبم لرزید..
خیلی خوشگل بود...
ولی تهیونگ تو نباید عاشق دشمنت بشی....
خب فیکم چطوره عسل هام☺️
استایل بعد تیپ تهیونگ
ا.ت:ام..خب قبوله..ولی باید قرار داد امضا کنیم
ببر سیاه:خوشحالم که قبول کردیم(رو به شوگا:قرارد داد رو بیار
ببر سیاه:خب اینم قرار داد (امضا کرد)
ا.ت:(امضا کرد)
ببر سیاه:آمید وارم شریک های خوبی بشیم(با ا.ت دست داد)
ا.ت:همچنین...با اجازتون مرخص میشم آقای..
ببر سیاه:تهیونگ هستم..کیم تهیونگ
(سورپرایز تهیونگ وارد میشود)
ا.ت: خوشبختم ا.ت.پارک ا.ت
تهیونگ:همچنین
ا.ت:خدافظ مستر کیم
تهیونگ: خدافظ خانم پارک
اوففف چقدر جذاب بود..اهم چی میگم..با جیمین راه افتادیم به محل قرار داد های بعدی ..چون چند تا دیگه قرار داد داشتم..
«راوی»
خب فکر کنم فهمیدید چی شد..نقشه تهیونگ همین بود..اون خودش رو جا زد با رئیس باند ببر وحشی...که بااستفاده از این راه مدارک و هر چیز که باعث بشه ا.ت دستگیر بشه رو گیر بیاره...
(با تشکر)
«تهیونگ)
همین جوری که فکر میکردم نفسم داره خوب پیش میره..ولی صبح که تو محل قرار دیدنش قلبم لرزید..
خیلی خوشگل بود...
ولی تهیونگ تو نباید عاشق دشمنت بشی....
خب فیکم چطوره عسل هام☺️
استایل بعد تیپ تهیونگ
۱.۹k
۰۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.