دوپارتی تهکوک p2اخر
~کمککک، کمکک کنید (داد)
پرستار: اقا یواش تر چشیده
~بدنش داغه خیلی میلرزه
~بزاریدش رو تخت الان دکتر میاد
هیونگ تهیونگ رو گذاشت رو تخت و اونو بردن تو اتاق و منم داشتم گریه میکردم که جین هیونگ گف
#ببخشید
*چی؟
#ببخشید که حرفتو باور نکردم
*عیب نداره هیونگ
#گریه و خنده
بعد بیست مین دکتر اومد و ما هم رفتیم سمتش که من گفتم
+حالش چطوره
علامت دکتر: ☆
☆سرما خوردگی شدیدی دارن اگه زود تر نمیوزدینشون حالشون بدتر میشد من دارو هارو نوشتم لطفا تهیه کنید و مراقب اقای کیم باشید
*چ.... چی ولی شما
☆بله میشناسمتون اقای کیم گفتن
*مگه هیونگ بهوش اومده
☆بله
*میشه ببینمش
☆بله اتاق ۲۲۵
*ممنون
با دو رفتم سمت اتاق که دیدم به سقف زل زده رفتم سمتش و نشستم رو صندلی و دستشو گرفتم
*هیونگ
+جانم(با صدای گرفته)
*ببخشید (گریه)
+چرا ببخشم؟(سرفه)
*چون مراقبت نبودم (گریه)
+گریه نکن..... بانی کوچولو عیب نداره الان..... بهترم (سرفه)
*دوست دارم
+ولی من نه
*چ... چی
+چون عاشقتم
پایاننن
چطور بود؟
پرستار: اقا یواش تر چشیده
~بدنش داغه خیلی میلرزه
~بزاریدش رو تخت الان دکتر میاد
هیونگ تهیونگ رو گذاشت رو تخت و اونو بردن تو اتاق و منم داشتم گریه میکردم که جین هیونگ گف
#ببخشید
*چی؟
#ببخشید که حرفتو باور نکردم
*عیب نداره هیونگ
#گریه و خنده
بعد بیست مین دکتر اومد و ما هم رفتیم سمتش که من گفتم
+حالش چطوره
علامت دکتر: ☆
☆سرما خوردگی شدیدی دارن اگه زود تر نمیوزدینشون حالشون بدتر میشد من دارو هارو نوشتم لطفا تهیه کنید و مراقب اقای کیم باشید
*چ.... چی ولی شما
☆بله میشناسمتون اقای کیم گفتن
*مگه هیونگ بهوش اومده
☆بله
*میشه ببینمش
☆بله اتاق ۲۲۵
*ممنون
با دو رفتم سمت اتاق که دیدم به سقف زل زده رفتم سمتش و نشستم رو صندلی و دستشو گرفتم
*هیونگ
+جانم(با صدای گرفته)
*ببخشید (گریه)
+چرا ببخشم؟(سرفه)
*چون مراقبت نبودم (گریه)
+گریه نکن..... بانی کوچولو عیب نداره الان..... بهترم (سرفه)
*دوست دارم
+ولی من نه
*چ... چی
+چون عاشقتم
پایاننن
چطور بود؟
۵.۱k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.