دو پارتی =عشق ناتنی
ا.ت مثل همیشه تو اتاقش بود و داشت کتاب می خوند.این دوسالی که خانواده ی جئون به فرزند خوندگی گرفته بودنش این عادتش شده بود همیشه اتاقش بود و کتاب های متفاوتی رو می خوند و این بار در حال خوندن دزیره بود که در اتاقش زده شد.
ا.ت.می تونی بیای
کوک آروم در و باز کردو وارد اتاق شد
کوک.چه خبرا پرنسس
ا.ت.باز اومدی کرم بریزی؟
کوک.یا اومده بودم شیر توتفرنگی رو بهت بدم ،باشه اصلا می رم(لج)
ا.ت با شنیدن شیر توتفرنگی ذوق کرد و بدو بدو رفت و دست کوک رو گرفت که نره
ا.ت یا داداشی گلم شما چرا خودت رو ناراحت می کنی من داشتم شوخی می کردم ،الانم اون رو بده به من(لبخند ضایع)
کوک.داداش؟
ا.ت.اممم اشتباه شده،کوکی جونم هیع(ضایع)
کوک .خب بگیرش و بعد دادن شیر توتفرنگی بهش از در رفت بیرون و ا.ت هم با ذوق نشست و شیر توتفرنگی رو خورد
فلش بک به عصر
ویو ا.ت.حوصلم ری.ده بود که کای بهم پیام داد(کراشش)(راستی کای TXTنیست )پیامش.
ک.ا.ت بیا کافی شاپ باهات کار دارم
ا.ت.الان اومدم کایی
(لباس ا.ت .یه دامن سیاه و یه کراپ جذب بنفش که دستاش انگشتیه)
ویو ا.ت.با ذوق رفتم به سمت کافی شاپ و کای رو دیدم و با ذوق رفتم پیشش و نشستم رو صندلی
ا.ت.چی شده کایی؟قیافت که داره کبک خروش می خونه(ذوق)(مطمئن نیستم ضربالمثل درسته یا نه)
کای.ا.ت من به کمکت نیاز دارم می دونی من عاشق یکی شدم و نمی دونم چطوری بهش بگم
دختر قصه ی ما با شنیدن این جملات از طرف پرنس رویاییش قلبش خورد شد چشماش زود پر شد ولی برای این که جلوش رو بگیره به سقف زول زد و چشماش رو تکون داد و به زور لباهاش رو از هم جدا کردو اجازه گرفت که بره سرویس بهداشتی
ویو ا.ت.بغضم شدید بود و همین که رسیدم راه روی سرویس بهداشتی گذاشتم اشکام بریزه و زود زنگ زدم به کوک که بیاد دنبالم
ا.ت.می تونی بیای
کوک آروم در و باز کردو وارد اتاق شد
کوک.چه خبرا پرنسس
ا.ت.باز اومدی کرم بریزی؟
کوک.یا اومده بودم شیر توتفرنگی رو بهت بدم ،باشه اصلا می رم(لج)
ا.ت با شنیدن شیر توتفرنگی ذوق کرد و بدو بدو رفت و دست کوک رو گرفت که نره
ا.ت یا داداشی گلم شما چرا خودت رو ناراحت می کنی من داشتم شوخی می کردم ،الانم اون رو بده به من(لبخند ضایع)
کوک.داداش؟
ا.ت.اممم اشتباه شده،کوکی جونم هیع(ضایع)
کوک .خب بگیرش و بعد دادن شیر توتفرنگی بهش از در رفت بیرون و ا.ت هم با ذوق نشست و شیر توتفرنگی رو خورد
فلش بک به عصر
ویو ا.ت.حوصلم ری.ده بود که کای بهم پیام داد(کراشش)(راستی کای TXTنیست )پیامش.
ک.ا.ت بیا کافی شاپ باهات کار دارم
ا.ت.الان اومدم کایی
(لباس ا.ت .یه دامن سیاه و یه کراپ جذب بنفش که دستاش انگشتیه)
ویو ا.ت.با ذوق رفتم به سمت کافی شاپ و کای رو دیدم و با ذوق رفتم پیشش و نشستم رو صندلی
ا.ت.چی شده کایی؟قیافت که داره کبک خروش می خونه(ذوق)(مطمئن نیستم ضربالمثل درسته یا نه)
کای.ا.ت من به کمکت نیاز دارم می دونی من عاشق یکی شدم و نمی دونم چطوری بهش بگم
دختر قصه ی ما با شنیدن این جملات از طرف پرنس رویاییش قلبش خورد شد چشماش زود پر شد ولی برای این که جلوش رو بگیره به سقف زول زد و چشماش رو تکون داد و به زور لباهاش رو از هم جدا کردو اجازه گرفت که بره سرویس بهداشتی
ویو ا.ت.بغضم شدید بود و همین که رسیدم راه روی سرویس بهداشتی گذاشتم اشکام بریزه و زود زنگ زدم به کوک که بیاد دنبالم
۵.۶k
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.