ادامه ۴p
ا.ت ویو:
چی داشت میگفت چرا اگه ماسکش رو دربیاره باید جلب توجه کنم کنجکاو شدم و گفتم: باشه باشه
ماسکش رو در اورد که برای لحظه ای حس کردم قلبم نمیزنه اون اون جونگ کوک بوددددددد بایس ۹ ساله من
با تعجب گفتم : من..ا...الان بیدارم ؟ (با لکنت)
-خب تا اونجایی که من میدونم بیداری
همینطوری با چشمای قلبی بهش خیره بودم که گفت قهوتو بخور سرد شد لبخند خجالتیای زدم و قهوم رو اروم خوردم که پرسید
-تو کپانی چیکار میکردی؟
+خب راستش من طراح لباسم و برام پیام اومد تست دادم و الان منتظر جوابشم
-میدونی اگه قبول بشی طراح لباس کی میشی؟
+نه خب من تازه مهاجرت کردم و دنبال کارم فقط خیلی برام مهم نیست هرکی که باشه قطعا ایدوله ...
- دوست داری بدونی کیه ؟
+اره،شما میدونید؟
- اره خب برای من و تهیونگ و جمین و نامجون
+واقعااااااااا
- اهوم...
خب اینم از این قسمت ببخشید دیر شد 🥺🤍
حتما نظرتون رو بهم بگید و اگه دوستش داشتین لایک کنین خیلی خوشحال میشم 🫂
چی داشت میگفت چرا اگه ماسکش رو دربیاره باید جلب توجه کنم کنجکاو شدم و گفتم: باشه باشه
ماسکش رو در اورد که برای لحظه ای حس کردم قلبم نمیزنه اون اون جونگ کوک بوددددددد بایس ۹ ساله من
با تعجب گفتم : من..ا...الان بیدارم ؟ (با لکنت)
-خب تا اونجایی که من میدونم بیداری
همینطوری با چشمای قلبی بهش خیره بودم که گفت قهوتو بخور سرد شد لبخند خجالتیای زدم و قهوم رو اروم خوردم که پرسید
-تو کپانی چیکار میکردی؟
+خب راستش من طراح لباسم و برام پیام اومد تست دادم و الان منتظر جوابشم
-میدونی اگه قبول بشی طراح لباس کی میشی؟
+نه خب من تازه مهاجرت کردم و دنبال کارم فقط خیلی برام مهم نیست هرکی که باشه قطعا ایدوله ...
- دوست داری بدونی کیه ؟
+اره،شما میدونید؟
- اره خب برای من و تهیونگ و جمین و نامجون
+واقعااااااااا
- اهوم...
خب اینم از این قسمت ببخشید دیر شد 🥺🤍
حتما نظرتون رو بهم بگید و اگه دوستش داشتین لایک کنین خیلی خوشحال میشم 🫂
۱۰.۴k
۲۹ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.